پشت سر گذاشتن یک اتفاق یک واقعه خاص که معمولا با خطر وحادثه یا ماجراجویی همراه است
تمام کردن
تجربه داشتن در چیزی:
You don't even know what I've been through
حتی نمیدونی چیو تجربه کرده ام.
حتی نمیدونی چیو تجربه کرده ام.
از طریق چیزی بودن
مثلا:
as much as 80% of our intraction is through body language
برابر 80 درصد از تعاملات ما از طریق بادی لنگویج است.
مثلا:
برابر 80 درصد از تعاملات ما از طریق بادی لنگویج است.
قابل ذکر است که
🔰تمام کردن/شدن، به پایان رساندن، خاتمه دادن