be over


معنی: به انتها رسیدن

جمله های نمونه

1. What time will it be over?
[ترجمه گوگل]چه ساعتی تمام می شود؟
[ترجمه ترگمان]ساعت چند است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Chirk up, your troubles will soon be over.
[ترجمه گوگل]آرام باش، مشکلاتت به زودی تمام خواهد شد
[ترجمه ترگمان]زود باش، مشکلات تو به زودی تموم میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This fossil may be over 2 million years old.
[ترجمه گوگل]این فسیل ممکن است بیش از 2 میلیون سال قدمت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این فسیل ممکن است بیش از ۲ میلیون سال قدمت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You have to be over 16 to bet.
[ترجمه گوگل]برای شرط بندی باید بالای 16 سال باشید
[ترجمه ترگمان] باید روی ۱۶ تا شرط ببندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She must be over a hundred .
[ترجمه گوگل]او باید بیش از صد سال باشد
[ترجمه ترگمان]او باید بیش از صد سال داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Chin up! It'll be over soon.
[ترجمه گوگل]سرت رو بالا بگیر! زود تموم میشه
[ترجمه ترگمان]! چین رو بالا بگیر به زودی تموم می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He longed for the winter to be over.
[ترجمه گوگل]آرزو داشت زمستان تمام شود
[ترجمه ترگمان]دلش می خواست زمستان به پایان برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To qualify for the competition you need to be over 1
[ترجمه گوگل]برای واجد شرایط بودن در مسابقه باید بالای 1 باشید
[ترجمه ترگمان]برای واجد شرایط بودن برای رقابت باید بیش از ۱ سال داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Their problems seem to be over for the moment, but there could be more trouble ahead.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد مشکلات آنها در حال حاضر تمام شده است، اما ممکن است مشکلات بیشتری در پیش باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که مشکلات آن ها برای یک لحظه به پایان می رسد، اما ممکن است مشکلات بیشتری در پیش داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is said that she lived to be over 100.
[ترجمه گوگل]گفته می شود که او بیش از 100 سال عمر کرد
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که بیش از ۱۰۰ سال دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Their quarrel seems to be over . Everything's all sweetness and light at the moment.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که دعوای آنها تمام شده است در این لحظه همه چیز شیرین و سبک است
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد دعوای اونها تموم شده در حال حاضر همه چیز شیرین و سبک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His suffering will soon be over.
[ترجمه گوگل]رنج او به زودی تمام خواهد شد
[ترجمه ترگمان]به زودی رنج و رنج او تمام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The weekend seemed to be over in a flash.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید آخر هفته یک لحظه تمام شده بود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که آخر هفته در یک لحظه به پایان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The worst of the storm seemed to be over.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید بدترین طوفان تمام شده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که بدترین توفان تمام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There used to be over twenty of us in our aerobics class but they're dropping like flies.
[ترجمه گوگل]قبلا بیش از بیست نفر در کلاس ایروبیک خودمان بودیم، اما آنها مثل مگس می افتند
[ترجمه ترگمان]در کلاس ایروبیک ما بیش از بیست نفر از ما وجود دارد، اما مثل مگس در حال افتادن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

به انتها رسیدن (فعل)
end, be over

انگلیسی به انگلیسی

• be finished, end, terminate, be completed

پیشنهاد کاربران

بهم خوردن
کارت تمومه
آمدن
فائق امدن
One of the meanings of 'over' is 'to another place'. When people are going from one place to another, they can call that 'going over' to the other place. If someone says 'come over' they mean 'come to my house or apartment, or my current location'.
...
[مشاهده متن کامل]

'I'll be over right away' means 'I will be where you are very soon; I am leaving now'.
Source: oxford Dic

بی خیال کسی یا چیزی شدن
تمام شدن

بپرس