be of one’s specialized sphere of knowledge, skill, responsibility or activity. مربوط به حوزه ی تخصصی دانش، مهارت، مسئولیت و یا فعالیت یک فرد. Example 1: 👇 Household budgeting is my wife’s department. ... [مشاهده متن کامل]
مسئولیت بودجه ی خانوار با همسرم هست ( در حوزه ی کاری همسرمه ) . Example 2: 👇 Sorry, I don’t know – that’s not my department. متاسفم، من نمی دونم. این در تخصص من نیست. Example 3: 👇 Wasn’t buying the tickets your department? مسئولیت خرید بلیط ها با تو نبود، دَن؟ Example 4: 👇 GILES: What a nuisance these daily women are. That leaves everything on your shoulders. MOLLIE: And yours! This is a partnership. GILES ( Crossing to the fire ) : So long as you don’t ask me to cook. MOLLIE ( Rising ) : No, no, that’s my department. * The Mousetrap - a play by Agatha Christie جایلز: این زنان چیزی نیستند بجز مزاحمت های روزانه. همه چیز را روی دوش تو انداختن. مولی: و دوش تو! این کار، یه مشارکته. جایلز ( از کنار آتش می گذرد ) :البته تا زمانی که از من نخوای آشپزی کنم. مولی ( بلند می شود ) : نه، نه، این مربوط به حوزه ی کاری منه. * گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #تله موش، # اثر آگاتا کریستی