درحال پیدا کردن. . . بودندر شرف پیدا کردن. . . . بودنشش دونگ حواست رو خوب جمع کنگوش به زنگ بودنتوجه کردن ب منظور دیدن یا پیدا کردن چیزیpay attenion in order to see find or avoid sb/sth.+ عکس و لینک