be on the lookout
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
هوشیار بودن و فعالانه مراقب چیزی بودن است، معمولاً برای خطر احتمالی، یک فرصت، یا یک رویداد مورد انتظار.
مترادف:
watch out, stay alert, keep an eye out, be vigilant
مثال؛
Be on the lookout for any suspicious activity in the neighborhood.
... [مشاهده متن کامل]
He’s always on the lookout for new business opportunities.
While hiking, be on the lookout for wildlife along the trail.
مترادف:
مثال؛
... [مشاهده متن کامل]
درحال پیدا کردن. . . بودن
در شرف پیدا کردن. . . . بودن
در شرف پیدا کردن. . . . بودن
شش دونگ حواست رو خوب جمع کن
گوش به زنگ بودن
توجه کردن ب منظور دیدن یا پیدا کردن چیزی