be on about

پیشنهاد کاربران

منظور داشتن
سعی به گفتن چیزی
I didn't know what he was on about
( خیلی غیر رسمی ) نفهمیدم سعی داشت چی بهم بگه
درباره چیزی برای مدت طولانی صحبت کردن، صحبتی که خسته کننده شود.
She’s always on about her children.
گیردادن به چیزی
What are you on about?
سعی داری چی بگی؟
مشاهده پیشنهاد های امروز

معنی یا پیشنهاد شما