۱. داشتن ( به طور طبیعی، درونی، ذاتی و . . . )
= Have
= Possess intrinsically
۲. ایجاد کردن، موجب شدن
= Give rise to
Many experts are of the opinion that . . .
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که . . .
... [مشاهده متن کامل]
بسیاری از کارشناسان این عقیده را دادند که . . .
This work is of great interest and value.
این کار از سود و ارزش زیادی برخوردار است.
یکی از جملات کناب Mindset 3 :
He discovered the site, but never excavated it, believing the tomb to be of too modest a size to be of significance.
او این مکان را کشف کرد، اما هرگز آن را حفاری نکرد، زیرا معتقد بود که مقبره آنقدر کوچک است ( اندازه ی خیلی کوچکی دارد ) که نمی تواند اهمیت داشته باشد.
۲. ایجاد کردن، موجب شدن
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که . . .
... [مشاهده متن کامل]
بسیاری از کارشناسان این عقیده را دادند که . . .
این کار از سود و ارزش زیادی برخوردار است.
یکی از جملات کناب Mindset 3 :
او این مکان را کشف کرد، اما هرگز آن را حفاری نکرد، زیرا معتقد بود که مقبره آنقدر کوچک است ( اندازه ی خیلی کوچکی دارد ) که نمی تواند اهمیت داشته باشد.
of از، ازبرای، اززمره، در زمره، از گروه، از طبقه، از دسته
یک فعل مرکب است به معنی have
این کیک بالاترین کیفیت را دارد
محصولات ایرانی کیفیت بسیار بالایی دارند
ترکیب to be of… یعنی ( ( داشتنِ . . . ) ) . مثلا وقت می گوییم ( ( It is of importance ) ) یعنی ( ( اهمیت دارد ) ) .
دارای