be meant for

پیشنهاد کاربران

be meant for somebody/something
to be intended for a particular person or purpose
be meant for somebody
if two people are meant for each other, they are very suitable as partners for each other
1. برای کسی یا چیزی در نظر گرفته شدن یا طراحی شدن:
دفاتر بزرگ فقط برای کارکنان ارشد در نظر گرفته شده است.
این کتاب ها برای دانش آموزان ابتدایی طراحی نشده است.
2. مناسب چیزی بودن:
لو به درد معلمی نمی خورد.
3. برای هم ساخته شدن
به نقل از هزاره:
به درد. . . خوردن
برای. . . مناسب بودن
مناسبِ . . . بودن

بپرس