be man enough to do sth

پیشنهاد کاربران

به اندازه کافی قوی و شجاع بودن
He's not man enough to be accepted for a job. He always needs someone to help him
جرئت انجام کاری را داشتن
( در اصطلاح عامیانه ) مردِ انجام کاری بودن
مثال:
Are you man enough to admit that you've been lying?
- جرئتش رو داری که اقرار کنی دروغ می گفته ای؟
- مردش هستی که اعتراف کنی دروغ می گفتی؟

بپرس