دیکشنری
مترجم
بپرس
be inclined
معنی
: خم شدن
دنبال کنید
مترادف ها
خم شدن
(فعل)
decline, bow, lean, bend, be inclined, stoop, sag, recline, leant, buckle, wilt
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها