� Get in touch = برقراری ارتباط ( شروع کردن یا تلاش برای ایجاد تماس )
� Be in touch = در ارتباط بودن ( ادامه دادن یک ارتباط که قبلاً برقرار شده )
حالا بیایید با جزئیات بیشتری به هر کدام نگاه کنیم:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
۱. Get in Touch ( با کسی تماس گرفتن / ارتباط برقرار کردن )
این فعل اشاره به لحظه اولیه و عمل برقراری تماس دارد. وقتی شما میخواهید برای اولین بار با کسی تماس بگیرید، یا پس از مدتی قطع ارتباط، دوباره ارتباط را شروع کنید، از این عبارت استفاده میکنید.
معنی: تماس گرفتن، ارتباط برقرار کردن، خبر دادن
موقعیت های استفاده:
� شروع یک ارتباط جدید:
� I'll get in touch with the manager to schedule a meeting.
� ( با مدیر تماس میگیرم تا یک جلسه تنظیم کنم. )
� پیشنهاد یا درخواست برای تماس در آینده:
� Let's get in touch next week.
� ( بیا هفته بعد با هم تماس بگیریم. )
� Please get in touch if you have any questions.
� ( لطفاً اگر سؤالی دارید تماس بگیرید. )
� برقراری مجدد ارتباط بعد از یک مدت:
� It was great to see you after so long. We should get in touch more often.
� ( بعد از این همه مدت خیلی خوب بود دیدارت کنیم. باید بیشتر باهم در تماس باشیم. )
- - -
۲. Be in Touch ( در تماس بودن )
این عبارت به وضعیت ادامهدار ارتباط اشاره دارد. یعنی تماسی برقرار شده و این ارتباط در حال حاضر وجود دارد یا در آینده نزدیک حفظ خواهد شد. این عبارت اغلب برای پایان دادن به یک مکالمه یا ایمیل به صورت دوستانه استفاده میشود.
معنی: در ارتباط بودن، در تماس بودن
موقعیت های استفاده:
� قول دادن برای ادامه ارتباط ( به ویژه در پایان مکاتبات ) :
� Thanks for the information. I'll be in touch.
� ( ممنون از اطلاعاتت. در تماس خواهم بود. ) → یعنی "بعداً با تو تماس میگیرم. "
� تأیید وجود یک ارتباط مستمر:
� We are in touch with the client regularly.
� ( ما به طور منظم با مشتری در تماس هستیم. )
� پاسخ به "Get in touch":
� Person A: Let's get in touch soon. ( بیا به زودی تماس بگیریم. )
� Person B: Sure, I'll be in touch. ( حتماً، من در تماس خواهم بود. )
- - -
جمع بندی تفاوت کلیدی در یک مثال
فرض کنید با یک دوست قدیمی صحبت میکنید:
� شما میگویید: "We should get in touch more often. "
� ( ما باید بیشتر با هم تماس بگیریم/ارتباط برقرار کنیم. )
� نکته: این یک پیشنهاد برای عمل برقراری تماس است.
� سپس در پایان مکالمه می گویید: "Okay, I'll be in touch. "
� ( خب، من در تماس خواهم بود. )
� نکته: این یک قول است که این ارتباطی که الان برقرار کردیم را ادامه خواهم داد.
یک نکته مهم
گاهی اوقات در پایان ایمیل های رسمی یا کاری از عبارت "Looking forward to being in touch" استفاده می شود. این عبارت کمی پیچیده تر است و معنایش این است: "من مشتاقم که این ارتباطی که الان داریم برقرار می کنیم را ادامه دهیم و به یک حالت پایدار ( "being in touch" ) برسانیم. "
- - -
خلاصه
عبارت مفهوم معادل فارسی مثال
Get in touch عمل برقراری تماس ( شروع یا تجدید ارتباط ) تماس گرفتن، ارتباط برقرار کردن I will get in touch with you tomorrow. ( فردا باهات تماس میگیرم. )
Be in touch وضعیت در ارتباط بودن ( ادامه یک ارتباط موجود ) در تماس بودن، در ارتباط بودن I'll be in touch soon with more details. ( به زودی با جزئیات بیشتر در تماس خواهم بود. )
� Be in touch = در ارتباط بودن ( ادامه دادن یک ارتباط که قبلاً برقرار شده )
حالا بیایید با جزئیات بیشتری به هر کدام نگاه کنیم:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
۱. Get in Touch ( با کسی تماس گرفتن / ارتباط برقرار کردن )
این فعل اشاره به لحظه اولیه و عمل برقراری تماس دارد. وقتی شما میخواهید برای اولین بار با کسی تماس بگیرید، یا پس از مدتی قطع ارتباط، دوباره ارتباط را شروع کنید، از این عبارت استفاده میکنید.
معنی: تماس گرفتن، ارتباط برقرار کردن، خبر دادن
موقعیت های استفاده:
� شروع یک ارتباط جدید:
� ( با مدیر تماس میگیرم تا یک جلسه تنظیم کنم. )
� پیشنهاد یا درخواست برای تماس در آینده:
� ( بیا هفته بعد با هم تماس بگیریم. )
� ( لطفاً اگر سؤالی دارید تماس بگیرید. )
� برقراری مجدد ارتباط بعد از یک مدت:
� ( بعد از این همه مدت خیلی خوب بود دیدارت کنیم. باید بیشتر باهم در تماس باشیم. )
- - -
۲. Be in Touch ( در تماس بودن )
این عبارت به وضعیت ادامهدار ارتباط اشاره دارد. یعنی تماسی برقرار شده و این ارتباط در حال حاضر وجود دارد یا در آینده نزدیک حفظ خواهد شد. این عبارت اغلب برای پایان دادن به یک مکالمه یا ایمیل به صورت دوستانه استفاده میشود.
معنی: در ارتباط بودن، در تماس بودن
موقعیت های استفاده:
� قول دادن برای ادامه ارتباط ( به ویژه در پایان مکاتبات ) :
� ( ممنون از اطلاعاتت. در تماس خواهم بود. ) → یعنی "بعداً با تو تماس میگیرم. "
� تأیید وجود یک ارتباط مستمر:
� ( ما به طور منظم با مشتری در تماس هستیم. )
� پاسخ به "Get in touch":
� Person A: Let's get in touch soon. ( بیا به زودی تماس بگیریم. )
� Person B: Sure, I'll be in touch. ( حتماً، من در تماس خواهم بود. )
- - -
جمع بندی تفاوت کلیدی در یک مثال
فرض کنید با یک دوست قدیمی صحبت میکنید:
� شما میگویید: "We should get in touch more often. "
� ( ما باید بیشتر با هم تماس بگیریم/ارتباط برقرار کنیم. )
� نکته: این یک پیشنهاد برای عمل برقراری تماس است.
� سپس در پایان مکالمه می گویید: "Okay, I'll be in touch. "
� ( خب، من در تماس خواهم بود. )
� نکته: این یک قول است که این ارتباطی که الان برقرار کردیم را ادامه خواهم داد.
یک نکته مهم
گاهی اوقات در پایان ایمیل های رسمی یا کاری از عبارت "Looking forward to being in touch" استفاده می شود. این عبارت کمی پیچیده تر است و معنایش این است: "من مشتاقم که این ارتباطی که الان داریم برقرار می کنیم را ادامه دهیم و به یک حالت پایدار ( "being in touch" ) برسانیم. "
- - -
خلاصه
عبارت مفهوم معادل فارسی مثال
Get in touch عمل برقراری تماس ( شروع یا تجدید ارتباط ) تماس گرفتن، ارتباط برقرار کردن I will get in touch with you tomorrow. ( فردا باهات تماس میگیرم. )
Be in touch وضعیت در ارتباط بودن ( ادامه یک ارتباط موجود ) در تماس بودن، در ارتباط بودن I'll be in touch soon with more details. ( به زودی با جزئیات بیشتر در تماس خواهم بود. )
در دسترس بودن
be, etc. in/out of ˈtouch ( with something ) have/not have recent knowledge or news of something, and so fully/not fully understand it
شناخت داشتن
درک کاملی داشتن
شناخت داشتن
درک کاملی داشتن
در تماس بودن، تماس داشتن، در ارتباط بودن، تماس خود را حفظ کردن