خواستار خرید چیزی بودن یا خریدار بودن
مثال
We have been in the market for a new computer for a long time, but still we haven't bought one.
ما مدت طولانی است؛ که خواستار خرید یک کامپیوتر جدید هستیم، اما هنوز نخریده ایم.
مثال
ما مدت طولانی است؛ که خواستار خرید یک کامپیوتر جدید هستیم، اما هنوز نخریده ایم.
ما خواستارخرید یک تلوزیون هستیم
خریدار بودن
خواستار چیزی بودن ( خرید، دوست شدن. . . )
مثل:
- Are you married?
well, I'm on the market, are you interested?
مثل: