be in pain

جمله های نمونه

1. We knew she must be in pain, despite her stoic attitude.
[ترجمه گوگل]ما می‌دانستیم که او باید درد داشته باشد، علی‌رغم نگرش رواقی‌اش
[ترجمه ترگمان]ما می دانستیم که او باید به رغم رفتار stoic، درد داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Although he didn't say so, it was clear that he was in pain.
[ترجمه گوگل]هرچند نگفت اما معلوم بود که درد دارد
[ترجمه ترگمان]اگر چه او این را نگفته بود، واضح بود که درد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was in pain, despite being drugged up to the eyeballs.
[ترجمه گوگل]او با وجود مصرف دارو تا کره چشم درد داشت
[ترجمه ترگمان]، اون درد داشت با وجود اینکه به تخم چشم هاش خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hers was a loud, piercing cry that sounded as if she was in pain.
[ترجمه گوگل]فریاد او صدایی بلند و نافذ بود که انگار درد دارد
[ترجمه ترگمان]صدای او فریادی بلند و نافذ بود که انگار درد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Eurythmics rocker has been in pain for two months with colitis, a disease which causes ulcers in the intestine.
[ترجمه گوگل]راکر Eurythmics به مدت دو ماه از درد کولیت رنج می برد، بیماری که باعث ایجاد زخم در روده می شود
[ترجمه ترگمان]صندلی گهواره ای Eurythmics دو ماه است که دچار درد می شود، بیماری که باعث زخم معده در روده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some strange noises came from one of the children and Asik thought he must have been in pain.
[ترجمه گوگل]صداهای عجیبی از یکی از بچه ها می آمد و آسیک فکر می کرد حتماً درد دارد
[ترجمه ترگمان]صداهای عجیبی از یکی از بچه ها شنیده می شد و فکر می کرد که باید درد داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When morning came he was in pain and not best pleased.
[ترجمه گوگل]وقتی صبح شد او درد داشت و از همه چیز خوشحال نبود
[ترجمه ترگمان]وقتی صبح شد، درد گرفت و خیلی هم خوشحال نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She kept putting her hands to her head as though she were in pain.
[ترجمه گوگل]مدام دست هایش را روی سرش می گذاشت انگار که درد دارد
[ترجمه ترگمان]دست هایش را طوری به سرش می گذاشت که انگار درد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You would know if your horse was in pain or feeling ill.
[ترجمه گوگل]اگر اسب شما درد دارد یا احساس بیماری می کند، می دانید
[ترجمه ترگمان]اگر اسب تو درد می کرد یا احساس ناخوشی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He began to rub his jaw as if he was in pain; his normally pale face had turned white.
[ترجمه گوگل]او شروع به مالیدن فک خود کرد که انگار درد دارد صورت معمولی رنگ پریده اش سفید شده بود
[ترجمه ترگمان]شروع کرد به مالیدن چانه، انگار که درد داشت؛ صورت رنگ پریده اش سفید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Despite the fact that you might be in pain, love affectionately and enthusiastically. Nevertheless, this is the ultimate way to make your life complete.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه ممکن است درد داشته باشید، عاشقانه و مشتاقانه عشق بورزید با این وجود، این راه نهایی برای کامل کردن زندگی شماست
[ترجمه ترگمان]با وجود این حقیقت که ممکن است شما درد داشته باشید، با محبت و اشتیاق باشید با این وجود، این بهترین راه برای تکمیل زندگی شماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She seems to be in pain once again. He grasps the true Sakura's hand tightly.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد او یک بار دیگر درد دارد او دست ساکورا واقعی را محکم می گیرد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد یک بار دیگر درد داشته باشد دست راستش را محکم در دست می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Where does one allow oneself to be in pain to please another or bend to another's will?
[ترجمه گوگل]کجا کسی به خود اجازه می دهد که برای خشنود کردن دیگری یا خم شدن به خواست دیگری درد داشته باشد؟
[ترجمه ترگمان]انسان به خود اجازه می دهد که درد داشته باشد تا یکی دیگر را راضی کند یا به اراده دیگری خم شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Because my heart would be in pain.
[ترجمه گوگل]چون قلبم درد میکشه
[ترجمه ترگمان] چون قلبم درد میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Everyone wants to be happy, nobody wants to be in pain, but you can't make a rainbow, without the rain.
[ترجمه گوگل]همه می خواهند شاد باشند، هیچ کس نمی خواهد درد داشته باشد، اما بدون باران نمی توان رنگین کمان ساخت
[ترجمه ترگمان]همه می خواهند خوشبخت باشند، هیچ کس نمی خواهد درد داشته باشد، اما تو نمی توانی یک رنگین کمان درست کنی، بدون باران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• suffer from pain, suffer from aches

پیشنهاد کاربران

What does it mean to be a real pain?
someone or something that is very annoying: That child is a real pain in the neck. Synonyms. annoyance.
https://dictionary. cambridge. org › . . .
به معنی کسی یا چیزی که آزاردهنده هست، رو مخ می ره، اذیت می کنه. می تونه برای بچه های لجباز کاربرد داشته باشه
...
[مشاهده متن کامل]

درد کشیدن

بپرس