کارمون زاره، کارش ساختست.
Simon, the bridge IS DONE FOR. . . The fanatics have taken it over. i was prepared to give them a quarter of the cargo, but they wouldn t even hear me out; wanted me to leave there soon or threatened to shoot me; but i m not gona yield over those fanatics. We must make a plan; since as soon as the others hear about the bridge, any piece of shit that floats would be worth its weight in gold! but we could still bounce back if we do it fast.
... [مشاهده متن کامل]
سایمون، کار پل ساختست. . . متعصب ها با زور گرفتنش ( غصبش کردن ) ، آماده بودم که یک چهارم محموله رو بهشون بدم، اما حتی به حرفام گوش نکردن؛ بهم گفتن زود اونجا رو ترک کنم یا تهدیدم کردن که بهم شلیک می کنن؛ اما قصد ندارم تسلیم اون متعصب ها بشم. باید یه نقشه ای بچینیم؛چون به محض اینکه بقیه درباره ی اون پل بشنفن، هر چیز گوهی که در اون دریاچه شناوره به اندازه وزنش طلا می ارزه! ولی اگه سریع بجنبیم، هنوز هم می تونیم اوضاع رو بهبود ببخشیم.
... [مشاهده متن کامل]
سایمون، کار پل ساختست. . . متعصب ها با زور گرفتنش ( غصبش کردن ) ، آماده بودم که یک چهارم محموله رو بهشون بدم، اما حتی به حرفام گوش نکردن؛ بهم گفتن زود اونجا رو ترک کنم یا تهدیدم کردن که بهم شلیک می کنن؛ اما قصد ندارم تسلیم اون متعصب ها بشم. باید یه نقشه ای بچینیم؛چون به محض اینکه بقیه درباره ی اون پل بشنفن، هر چیز گوهی که در اون دریاچه شناوره به اندازه وزنش طلا می ارزه! ولی اگه سریع بجنبیم، هنوز هم می تونیم اوضاع رو بهبود ببخشیم.
کارمان ساخته ست
به نقل از هزاره
کار ( کسی ) ساخته بودن،
در وضعیت بدی بودن، خلاصی نداشتن
کار ( کسی ) ساخته بودن،
در وضعیت بدی بودن، خلاصی نداشتن
be done for=فاتحه مان خوانده ست