be dazzled


معنی: خیره شدن
معانی دیگر: (verb transitive) مسحورکردن، مات و مبهوت کردن، بکلی خیره کردن

مترادف ها

خیره شدن (فعل)
be amazed, gaze, stare, be dazzled, be astonished, be dazed, grow bold, grow impertinent, grow impudent

انگلیسی به انگلیسی

• amazed, dazed; bewildered; blinded, stunned

پیشنهاد کاربران

گاهی اوقات به لباس هایی که سنگ ها و جواهرات مصنوعی روی اون ها دوخته شده باشه میگن
bedazzled clothing

بپرس