be cut out for

جمله های نمونه

1. He is cut out for an artist.
[ترجمه گوگل]او برای یک هنرمند بریده شده است
[ترجمه ترگمان]او برای یک هنرمند بریده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is cut out for a football player.
[ترجمه گوگل]او برای یک بازیکن فوتبال قطع شده است
[ترجمه ترگمان]او برای یک بازیکن فوتبال بریده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sally and Michael seem to be cut out for each other.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که سالی و مایکل به خاطر یکدیگر جدا شده اند
[ترجمه ترگمان]سالی \"و\" مایکل \"بنظر میاد که\" برای همدیگه از هم جدا میشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And her work would be cut out for her.
[ترجمه گوگل]و کار او برای او قطع خواهد شد
[ترجمه ترگمان] و کارش به خاطر اون قطع می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some of my classmates seem to be cut out for learning a foreign language, and Joe and Sue are two of them.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد برخی از همکلاسی های من به خاطر یادگیری یک زبان خارجی دچار مشکل شده اند و جو و سو دو نفر از آنها هستند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد بعضی از همکلاسی هایم به خاطر یادگیری زبان بیگانه بریده شده اند و جو و سو دو نفر از آن ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They seem to be cut out for each other.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد آنها برای یکدیگر بریده شده اند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسه که به خاطر همدیگه از هم جدا میشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You and Mary seem to be cut out for each other.
[ترجمه سیما] به نظر می رسه تو و مری برای یکدیگر ساخته شده اید
|
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که تو و مری به خاطر همدیگر دل بسته اید
[ترجمه ترگمان]شما و مری به نظر می رسید که شما و مری از هم جدا شدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Peter and Susan seem to be cut out for each other.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد پیتر و سوزان به خاطر همدیگر جدا شده اند
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد \"پ - - ی - - ت - - ر\" و \"سوزان\" از هم جدا میشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm sure he'd make a good journalist; he seems to be cut out for the job.
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که او یک روزنامه نگار خوب می شود به نظر می رسد او برای این کار منتفی است
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که او یک روزنامه نگار خوب خواهد بود؛ به نظر می رسد که به خاطر کارش بریده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I am sure he would make a good journalist; he be cut out for the job.
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که او یک روزنامه نگار خوب خواهد بود او برای این کار کنار گذاشته شود
[ترجمه ترگمان]من مطمئنم که او یک روزنامه نگار خوب خواهد بود؛ او برای این کار بریده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I am sure he would make a good journalist; he seems to be cut out for the job.
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که او یک روزنامه نگار خوب خواهد بود به نظر می رسد او برای این کار منتفی است
[ترجمه ترگمان]من مطمئنم که او یک خبرنگار خوب خواهد شد؛ به نظر می رسد که او برای این کار اخراج خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be suitable for -, be appropriate for -

پیشنهاد کاربران

برای کاری ساخته شدن
ساخته شدن برای یک چیزی ( شغل و حرفه و هنر و. . . )
He's not cut out to be a teacher.
به دردِ ( چیزی ) خوردن، شایسته و مناسب ( چیزی ) بودن

بپرس