بعد از اینکه کسی ( از چند نفر ) بمیرد، آن چند نفر را از جایی بیرون کشیدن
مثال:
Come out of that rat hole, or you'll be carried out feet first.
از اون سوراخ موش بیاید بیرون، وگرنه وقتی شما رو از اونجا بیرون می کشیم که یکیتون رو نفله کرده باشیم.
مثال:
از اون سوراخ موش بیاید بیرون، وگرنه وقتی شما رو از اونجا بیرون می کشیم که یکیتون رو نفله کرده باشیم.