Be/get back in the harness ( idiom ) – meaning: to return to duty or work. برگشتن سر کار؛ دوباره شروع به انجام وظائف شغلی کردن. Example 👇 GEORGIE: Seriously, for your own sake, Frank. There is too much at the stake. I don't want to be in your way. ... [مشاهده متن کامل]
FRANK: Georgie, I'm winging like a lark—a million bucks couldn't compensate for this feeling of being back in harness! * The Country Girl - a play by Clifford Odets ( p. 31, printed paperback ) جورجی: جدی میگم، به خاطر خودت، فرانک. خیلی مسائل پیش رومون هست. نمیخوام سر راهت ( مزاحمت ) باشم. فرانک: جورجی، دارم مثل یه چکاوک بال بال میزنم - یه میلیون دلار هم نمیتونه جایِ حس برگشتن سر کار رو برام بگیره ( حالِ برگشتن به کاری رو که میکردم بهم بده ) ! * گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه # دختر روستایی، # اثر کلیفورد اودیتس ( ص ۳۱، نسخه چاپی )