مهم ترین معنی این فعل "فاصله داشتن" هست.
مثلا به جمله ای که یکی از دوستان اشاره کرده بود توجه کنین:
Your big baseball game is only six days away
معنی این جمله اینه که فقط ۶ روز با بازی بزرگ بیس بالت فاصله داری.
... [مشاهده متن کامل]
یا مثال دیگه:
Tehran is just 15 kilometers away from here.
از اینجا تا تهران فقط ۱۵ کیلومتر فاصله است.
مثلا به جمله ای که یکی از دوستان اشاره کرده بود توجه کنین:
معنی این جمله اینه که فقط ۶ روز با بازی بزرگ بیس بالت فاصله داری.
... [مشاهده متن کامل]
یا مثال دیگه:
از اینجا تا تهران فقط ۱۵ کیلومتر فاصله است.
رفته
He is away او رفته است
He was away او رفته بود
He will be away او رفته خواهد بود
He is away او رفته است
He was away او رفته بود
He will be away او رفته خواهد بود
گم شدن / کردن
Your big baseball game is only six days away=فقط ۶ روز دیگه به بازی بیس بال مونده
بیرون بودن از خانه، تعطیلات بودن
ماندن برای مدت طولانی
تعطیلات بودن، دور بودن، سفر بودن، در سفرکاری بودن
نبودن
دور بودن