be apt to

جمله های نمونه

1. A man apt to promise is apt to forget.
[ترجمه عاطفه سیدنا] کسی که زیاد قول میدهد قولش را فراموش میکند
|
[ترجمه گوگل]مردی که می‌خواهد قول بدهد، ممکن است فراموش کند
[ترجمه ترگمان]کسی که قول شرف می دهد این است که فراموش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This shoe is apt to slip.
[ترجمه گوگل]این کفش قابلیت لیز خوردن دارد
[ترجمه ترگمان]این کفش باید لیز بخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We are apt to wish for what we can't have.
[ترجمه گوگل]ما مستعد آرزوی چیزی هستیم که نمی توانیم داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]ما تمایل داریم چیزی رو که نمی تونیم داشته باشیم آرزو کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some of the staff are apt to arrive late on Mondays.
[ترجمه گوگل]برخی از کارکنان این امکان را دارند که روزهای دوشنبه دیر بیایند
[ترجمه ترگمان]بعضی از کارکنان در روزه ای دوشنبه دیر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. China cups are apt to break.
[ترجمه گوگل]جام های چین مستعد شکستن هستند
[ترجمه ترگمان]فنجان های چینی مستعد شکستن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Paper is apt to catch fire.
[ترجمه گوگل]کاغذ برای آتش گرفتن مناسب است
[ترجمه ترگمان]کاغذ می خواهد آتش بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He is apt to raise the roof.
[ترجمه گوگل]او مستعد بالا بردن سقف است
[ترجمه ترگمان]او می خواهد سقف را بالا ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My bicycle bell is apt to fall off when I ride too fast.
[ترجمه گوگل]زنگ دوچرخه من وقتی خیلی سریع می‌روم می‌افتد
[ترجمه ترگمان]زنگ دوچرخه من معمولا وقتی خیلی سریع حرکت می کنم از خواب بلند می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The old are apt to catch a cold.
[ترجمه گوگل]پیرها مستعد سرماخوردگی هستند
[ترجمه ترگمان]پیر به نظر می رسد که سرما خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Babies are apt to put objects into their mouths.
[ترجمه گوگل]نوزادان مستعد قرار دادن اشیاء در دهان خود هستند
[ترجمه ترگمان]بچه ها عادت دارند اشیا را در دهانشان بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She was apt to raise her voice and wave her hands about.
[ترجمه گوگل]او می‌توانست صدایش را بلند کند و دست‌هایش را به اطراف تکان دهد
[ترجمه ترگمان]سعی می کرد صدایش را بلند کند و دست هایش را تکان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He is apt to leave things about.
[ترجمه گوگل]او مستعد این است که چیزها را در موردش رها کند
[ترجمه ترگمان]او می خواهد همه چیز را در این مورد ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Food is apt to deteriorate in summer.
[ترجمه گوگل]غذا در تابستان بسیار بدتر می شود
[ترجمه ترگمان]غذا در تابستان ممکن است بدتر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is apt to fly out in a rage.
[ترجمه گوگل]او مستعد این است که با عصبانیت به بیرون پرواز کند
[ترجمه ترگمان]او می خواهد با خشم و غضب پرواز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be inclined to, be prone to; be likely to

پیشنهاد کاربران

متحمل بودن. احتمال داشتن
مستعد، متمایل، مایل

بپرس