be along


1- (عامیانه) آمدن، رسیدن، وارد شدن، 2- پیشرفت کردن

جمله های نمونه

1. Mary will be along to the party in a minute.
[ترجمه گوگل]مریم تا یک دقیقه دیگر به مهمانی خواهد آمد
[ترجمه ترگمان]مری تا یک دقیقه دیگر به مهمانی خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Another bus should be along in a minute.
[ترجمه گوگل]یک اتوبوس دیگر باید در عرض یک دقیقه بیاید
[ترجمه ترگمان]یک اتوبوس دیگر باید در عرض یک دقیقه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I'll be along in a few minutes.
[ترجمه گوگل]من تا چند دقیقه دیگه میام
[ترجمه ترگمان]تا چند دقیقه دیگه می ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A typical argument would be along the following lines.
[ترجمه گوگل]یک استدلال معمولی در امتداد خطوط زیر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]یک استدلال معمولی در امتداد خطوط زیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Even the lighter stories tended to be along the lines of parrots who played the commodities market.
[ترجمه گوگل]حتی داستان‌های سبک‌تر هم مانند طوطی‌هایی است که در بازار کالاها بازی می‌کردند
[ترجمه ترگمان]حتی داستان های سبک تر در امتداد خطوط of بودند که بازار کالا را بازی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They go to a place where they can be along and be able to find their soul.
[ترجمه گوگل]آنها به جایی می روند که می توانند در کنار هم باشند و بتوانند روح خود را پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها به جایی می روند که می توانند در آنجا باشند و بتوانند روح خود را پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Parting surface should be along a single plane if possible, else following the contour of the part.
[ترجمه گوگل]سطح جداسازی در صورت امکان باید در امتداد یک صفحه باشد، در غیر این صورت از خطوط قطعه پیروی می کند
[ترجمه ترگمان]اگر امکان پذیر باشد، سطح Parting باید در امتداد یک صفحه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I thought that you'd be along pretty pronto.
[ترجمه گوگل]من فکر می کردم که شما می خواهید در کنار هم خیلی سریع
[ترجمه ترگمان]من فکر می کردم که تو به سرعت در کنار من خواهی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The most densely populated areas tend to be along major water banks.
[ترجمه گوگل]پرتراکم ترین مناطق در امتداد سواحل اصلی آب قرار دارند
[ترجمه ترگمان]اغلب مناطق پرجمعیت در کنار بانک های بزرگ آبی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The highest probability now is going to be along the x-axis, so that means we're going to have a positive wave function every place where x is positive.
[ترجمه گوگل]بالاترین احتمال در حال حاضر در امتداد محور x خواهد بود، به این معنی که ما در هر جایی که x مثبت است یک تابع موج مثبت خواهیم داشت
[ترجمه ترگمان]بالاترین احتمال در حال حاضر در امتداد محور x قرار دارد، بنابراین به این معنی است که ما در هر جایی که x مثبت است تابع موج مثبت خواهیم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. py And finally, we can look at the 2 p y, so the highest probability is going to be along the y-axis.
[ترجمه گوگل]py و در نهایت، می توانیم به 2 p y نگاه کنیم، بنابراین بیشترین احتمال در امتداد محور y خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در نهایت ما می توانیم به صفحه ۲ p نگاه کنیم، بنابراین بیش ترین احتمال در امتداد محور y خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Of the three, Havel, naturally, is the best able to write about how all political careers end in failure, however many magnificent and unexpected victories there may be along the way.
[ترجمه گوگل]از بین این سه، هاول، طبیعتاً بهترین کسی است که می‌تواند در مورد اینکه چگونه تمام حرفه‌های سیاسی به شکست ختم می‌شود، بنویسد، هر چند که در این راه پیروزی‌های باشکوه و غیرمنتظره‌ای وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]از میان این سه، havel، طبیعتا بهترین توانایی برای نوشتن در مورد این که چگونه همه مشاغل سیاسی به شکست منتهی می شوند، با این حال بسیاری از پیروزی های شگفت انگیز و غیرمنتظره ممکن است در طول راه وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Note : Shift - drag constrains the move to be along the action line.
[ترجمه گوگل]توجه: Shift - کشیدن حرکت را در امتداد خط عمل محدود می کند
[ترجمه ترگمان]توجه: کشیدن - کشیدن این حرکت را محدود می کند تا در امتداد خط عمل باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She's after settling accounts with the overseer, but she'll be along for the ball tonight.
[ترجمه گوگل]او به دنبال تسویه حساب با ناظر است، اما او امشب برای توپ همراه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بعد از تسویه حساب با مباشر، اما امشب به خاطر مجلس رقص خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

همراه شدن، رسیدن
He would be along later.
دیرتر خواهد رسید.
کنار امدن همراه شدن رسیدین ورود رفتن

بپرس