be acquainted with

جمله های نمونه

1. To be acquainted with the merit of ministry, we need only observe the condition of the people.
[ترجمه گوگل]برای آشنایی با شایستگی وزارت، فقط باید احوال مردم را رصد کنیم
[ترجمه ترگمان]برای آشنایی با محاسن این وزارتخانه، ما تنها باید شرایط مردم را مشاهده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I am acquainted with the names of at least eight such people.
[ترجمه گوگل]من حداقل با نام هشت نفر از این افراد آشنا هستم
[ترجمه ترگمان]من با اسم حداقل هشت نفر آشنا هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mr Reed was acquainted with Pedro Bissonnette.
[ترجمه گوگل]آقای رید با پدرو بیسونت آشنا بود
[ترجمه ترگمان]آقای رید با پدرو Bissonnette آشنا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He and Mr. O'Brien were acquainted with one another and on first name terms.
[ترجمه گوگل]او و آقای O'Brien با یکدیگر و با شرایط نام آشنا بودند
[ترجمه ترگمان]او و اقای اوبرایان با یکدیگر آشنایی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We all know him by reputation,(Sentence dictionary) and many of us are acquainted with him person-ally.
[ترجمه گوگل]همه ما او را با شهرت می شناسیم (فرهنگ جملات) و بسیاری از ما شخصاً با او آشنا هستیم
[ترجمه ترگمان]همه ما او را به خاطر شهرت می شناسیم، (فرهنگ لغت حکم)و بسیاری از ما با او متحد و متحد آشنا می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All teachers must be acquainted with the use of cine projectors.
[ترجمه گوگل]همه معلمان باید با استفاده از پروژکتورهای سینما آشنا باشند
[ترجمه ترگمان]همه معلم ها باید با استفاده از cine projectors آشنا باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When he preached a funeral, you could tell he was acquainted with the deceased.
[ترجمه گوگل]وقتی او یک مراسم تشییع جنازه را تبلیغ می کرد، می توان فهمید که با آن مرحوم آشنا بود
[ترجمه ترگمان]وقتی مراسم تدفین را موعظه می کرد، می توانید به او بگویید که با آن مرحوم آشنایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He has gone through a very extensive course of reading, and is acquainted with all the sciences.
[ترجمه گوگل]او دوره بسیار گسترده ای را در قرائت گذرانده است و با تمام علوم آشنا است
[ترجمه ترگمان]او دوره بسیار وسیعی از مطالعه را گذرانده است و با تمام علوم آشنا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So you are acquainted with Madonna Benedetta.
[ترجمه گوگل]پس شما با مدونا بندتا آشنا شدید
[ترجمه ترگمان] پس تو با \"مدونا Benedetta\" آشنایی داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His area supervisor will also be acquainted with it, but will possess a detailed knowledge only of its conspicuous problems.
[ترجمه گوگل]سرپرست منطقه او نیز با آن آشنا خواهد بود، اما فقط از مشکلات آشکار آن آگاهی دقیق خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]ناظر ناحیه او نیز با آن آشنا خواهد شد، اما دارای دانش دقیقی از مشکلات آشکار آن خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To be acquainted with the Budget for the assigned project.
[ترجمه گوگل]آشنایی با بودجه پروژه واگذار شده
[ترجمه ترگمان]آشنایی با بودجه پروژه اختصاص داده شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hello, I am very glad to be acquainted with you.
[ترجمه گوگل]سلام خیلی خوشحالم از آشنایی با شما
[ترجمه ترگمان]سلام، از آشنایی با شما بسیار خرسندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Can be acquainted with one another with you, is my fate.
[ترجمه گوگل]آیا می توانم با یکدیگر با شما آشنا، سرنوشت من است
[ترجمه ترگمان]کسی که می تواند با شما آشنا باشد، سرنوشت من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You'll to be acquainted with all the details.
[ترجمه گوگل]شما باید با تمام جزئیات آشنا شوید
[ترجمه ترگمان]تو باید با همه جزئیات آشنا شوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Soon you will be acquainted with the people around here.
[ترجمه گوگل]به زودی با مردم این اطراف آشنا خواهید شد
[ترجمه ترگمان]به زودی با مردم این اطراف آشنا میشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be familiar with, know

پیشنهاد کاربران