be about

پیشنهاد کاربران

پرسه زدن
◾درباره . . . بودن، مرتبط/مربوط بودن با . . .
( Be connected with= )
. e. g
1 ) to be about the life or development of somebody/something
2 ) It remains true that sport is about competing well, not winning
...
[مشاهده متن کامل]

◾قصد داشتن، درصدد کاری بودن
. E. g
She was just about to go round to the neighbours when the phone rang
درست وقتی که داشت می رفت خونه همسایه واسه دید نش، تلفن ش زنگ خورد

I'll be about 5 minutes yet
هنوز پنج دقیقه کار دارم!
حداقل پنج دقیقه ی دیگه کارم طول میکشه!

بپرس