خلیج: ( بخشی از دریا که به داخل خشکی پیشروی کرده ) اسم
The ship sailed into the bayفرورفتگی: ( یک فضای تورفته یا محفظه مانند ) اسم
A bay window offers a beautiful viewزوزه ( بیشتر برای سگ ) : ( صدای بلند و ممتد سگ یا گرگ ) فعل/اسم
... [مشاهده متن کامل]
The dog began to bay at the moon
بِی: ( رنگ قهوه ای مایل به قرمز در اسب ها ) اسم
The horse was a beautiful bay
درخت برگ بو: ( درختی مدیترانه ای با برگ های معطر ) اسم
The chef used bay leaves to add flavor
محفظه ( بیشتر برای بارگیری ) : ( قسمت جداشده در یک ساختمان یا وسیله نقلیه برای منظوری خاص ) اسم
Loading bay
به تنگ آوردن: ( کسی یا حیوانی را با محاصره کردن، گیر انداختن ) فعل
The detectives bayed their suspect, preventing him from moving further.
در عمران bay و span هر دو دهانه ترجمه می شود span برای عضو خطی مثل تیر و bay برای عضو سطحی مثل سقف محدود به چهار ستون بکار می رود.
این دو واژه را نباید با هم اشتباه گرفت:
خلیج ( Gulf )
خور ( Bay )
Bay : دهانه
Braced Bay : دهانه مهاربندی شده
خور ( به شاخه ای از دریا گفته می شود که به خشکی داخل شده باشد )
( درخت ) برگ بو
🧸 کلماتی کاربردی برای توصیف صدای حیوانات مختلف: 📢
❗️نکته: بعضی صداها در حیوانات مختلف مشترک است. . .
✅ سگ: bark / woof 🐶
✅ سگ ( در حین عصبانیت ) : growl 🐶
✅ توله سگ: yap 🐶
... [مشاهده متن کامل]
✅ بز یا گوسفند: bleat 🐏
✅ پرنده یا میمون: chatter 🐧 🐒
✅ قورباغه: croak / ribbit 🐸
✅ مار: hiss 🐍
✅ گرگ یا سگ: howl / growl / bay 🐺
✅ گربه: meow / purr 🐈
✅ گاو: moo / low 🐄
✅ خوک: oink / grunt 🐖
✅ فیل: trumpet 🐘
✅ پرنده: chirp / tweet / twitter / sing 🕊
✅ اسب ( شیهه ) : neigh / whinny / nicker 🐎
✅ زنبور: buzz 🐝
✅ مرغ: cluck / cackle 🐔
✅ خروس: cock - a - doodle - doo / crow 🐓
✅ غاز: honk / quack 🪿
✅ اردک: quack 🦆
✅ موش: squeak 🐀
✅ عقاب: screech / scream 🦅
✅ جغد: hoot / screech 🦉
✅ خفاش: screech 🦇
✅ شیر، خرس، ببر: roar 🦁 🐅 🐻
✅ کلاغ: caw 🐦⬛️
✅ خر، گورخر، الاغ: bray 🦓
✅ شتر: grunt 🐪
✅ جیرجیرک: chirp / creak 🦗
✅ دلفین: click 🐬
✅ بوقلمون: gobble 🦃
✅ زرافه: bleat 🦒
✅ صدای هر جوجه پرنده: cheep 🐥
✅ شغال: howl
✅ کفتار: laugh / scream
✅ صدای هر حیوانِ نر بزرگ: bellow 🐋
✅ صدای هر حیوانی که از روی خشم باشه: snarl 😾
✅ صدای کشیدن هوا داخل بینی: sniff 😪
✅ صدای بیرون دادن هوا از داخل بینی: snort 😤
A part of the coast where the land goes in to form a curve
Launching bay
محوّطه پرتاب
فضایی که برای پرتاب موشک ماهواره بر در نظر گرفته می شود
خور ( خلیج کوچک )
bay ( حملونقل دریایی )
واژه مصوب: بند ۱
تعریف: هریک از تقسیمات عرضی در امتداد عرض کشتی که به عنوان یکی از مختصات سه گانۀ محل استقرار بارگُنج ها شماره گیری می شود
( کنترل کردن ) معنی میده مثل آهنگی از سیا خواننده امریکایی به نام flames:
Gotta keep those tears at bay
باید اشکاتو کنترل کنی
خلیج
A large area of water that is part of the an ocean or lake and partly surrounded by land.
خلیج
A large area of ocean that is partly surrounde by land, often used in proper names of the persion.
خلیج کوچک. gulf بزرگتره
تاقچه
این واژه می تواند معانی دیگری نیز داشته باشد:
1. فریادزدن: " . . . He bayed and jeered as much as was necessary at the Prime Minister"
2. اصرار در درخواست چیزی: "Now he's baying for a Senate select committee, as if this were Watergate or Iran - contra, which it ". isn't
... [مشاهده متن کامل]
3. دور نگه داشتن چیزی: "antibiotics kept the infection at bay"
4. دفع کردن چیزی یا کسی: "politicians keeping reporters at bay"
مترادف=gulf
Bay is a part of the coast, having an inward land curve, in such a way that the sea is enclosed by land on three sides. Contrary to this, gulf represents a large and deep coastal indentation, such that land surrounds the sea from the maximum part, leaving one narrow opening
بندر
شِبه خلیج
قاب بندی یا طاق نماها ( در معماری اسلامی )
شعبات مختلف موجود در کارگاه تعمیر و نگهداری هواپیما
خلیج، خلیج کوچک
دهانه، قاب
خلیج: بخشی از دریا که در آب پیش رفته باشد. متضاد: دماغه: بخشی از خشکی که در دریا پیش رفته باشد.
یعنی جایی که آب دریا شن ساحل رو پررنگ میکنه نسبت به جاهای خشک دیگر شن ساحل که از دریا دوره ، همانجایی که وقتی میری دریا پات می ره تو شن خیس و پررنگتره
عنصری مکانی در داخل سازه که در فواصل منظم تکرار میشود و حدود آن را تیر یا دنده و تکیه کاههای آنها مشخص میکند.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)