1. Voices came from the battlements, and a twinkle of steel.
[ترجمه گوگل]صداها از سنگرها می آمد و برقی از فولاد
[ترجمه ترگمان]از برج ها و برقی از فولاد به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از برج ها و برقی از فولاد به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It has a narrow Norman tower, the battlements of which were added at a later date.
[ترجمه گوگل]این برج نورمن باریکی دارد که نبردهای آن بعداً اضافه شد
[ترجمه ترگمان]برج کوچک Norman دارد که کنگره های آن در یک قرار بعدی اضافه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برج کوچک Norman دارد که کنگره های آن در یک قرار بعدی اضافه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Tower can only be entered from the battlements.
[ترجمه گوگل]ورود به برج فقط از نبردها امکان پذیر است
[ترجمه ترگمان]برج فقط از کنگره ها وارد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برج فقط از کنگره ها وارد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Lachlan was leaning on the battlements, watching the boats in the Sound.
[ترجمه گوگل]لاچلان به نبردها تکیه داده بود و قایق ها را در ساند تماشا می کرد
[ترجمه ترگمان]لاکلن روی باروها خم شده بود و قایق ها را در تنگه تماشا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لاکلن روی باروها خم شده بود و قایق ها را در تنگه تماشا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Nervously, I moved forward, fumbling round the battlements until I came to a protruding wooden pole.
[ترجمه گوگل]عصبی به جلو حرکت کردم و دور نبردها چرخیدم تا به یک تیر چوبی بیرون زده رسیدم
[ترجمه ترگمان]با حالتی عصبی به جلو حرکت کردم و تا زمانی که به یک تیرک چوبی بزرگ نزدیک شدم، به اطراف نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با حالتی عصبی به جلو حرکت کردم و تا زمانی که به یک تیرک چوبی بزرگ نزدیک شدم، به اطراف نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Once inside, I mounted the battlements and explored hidden alcoves carved into the thick walls.
[ترجمه گوگل]وقتی داخل شدم، نبردها را سوار کردم و طاقچههای مخفی حک شده در دیوارهای ضخیم را کاوش کردم
[ترجمه ترگمان]وقتی داخل شدم، از باروها بالا رفتم و در حالی که در گوشه و کنار دیوار ضخیم حکاکی شده بودم کاوش کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی داخل شدم، از باروها بالا رفتم و در حالی که در گوشه و کنار دیوار ضخیم حکاکی شده بودم کاوش کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Molly stood on the battlements of the terrace and kept a look-out.
[ترجمه گوگل]مولی روی دیوارهای تراس ایستاد و مراقب بود
[ترجمه ترگمان]مولی روی برج مهتابی ایستاد و نگاهی به بیرون انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مولی روی برج مهتابی ایستاد و نگاهی به بیرون انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Now I am on the tower's battlements, which are square.
[ترجمه گوگل]حالا من روی سنگرهای برج هستم که مربع هستند
[ترجمه ترگمان]حالا من روی برج های برج هستم که مربع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حالا من روی برج های برج هستم که مربع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Standing on the battlements waving the galley goodbye, Elizabeth looked down - down the wall, and then down again.
[ترجمه گوگل]الیزابت که روی سنگرها ایستاده بود و با کشتی خداحافظی می کرد، به پایین نگاه کرد - به پایین دیوار و سپس دوباره پایین
[ترجمه ترگمان]در حالی که در حالی که در حالی که روی کنگره ها ایستاده بود و در حال خداحافظی بود ایستاد، الیزابت به پایین دیوار نگاه کرد و بعد دوباره پایین آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که در حالی که در حالی که روی کنگره ها ایستاده بود و در حال خداحافظی بود ایستاد، الیزابت به پایین دیوار نگاه کرد و بعد دوباره پایین آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Latticed brickwork, brickwork meant to suggest battlements, and brick towers meant to look palatial.
[ترجمه گوگل]آجرکاری مشبک، آجرکاری به منظور نشان دادن نرده ها، و برج های آجری برای ظاهری کاخ
[ترجمه ترگمان]brickwork latticed، brickwork برای نشان دادن کنگره ها، و برج های آجری به معنای کاخ مانند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]brickwork latticed، brickwork برای نشان دادن کنگره ها، و برج های آجری به معنای کاخ مانند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Remembering how she had stood on the tower battlements the next morning, watching her knight ride away.
[ترجمه گوگل]به یاد می آورد که چگونه صبح روز بعد روی دیوارهای برج ایستاده بود و شوالیه اش را در حال دور شدن تماشا می کرد
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد، به یاد آورد که چه طور روی برج برج ایستاده بود و اسب را تماشا می کرد که دور شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد، به یاد آورد که چه طور روی برج برج ایستاده بود و اسب را تماشا می کرد که دور شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He is responsible for the construction of battlements.
[ترجمه گوگل]او مسئول ساختن نبردها است
[ترجمه ترگمان]او مسئول ساخت کنگره ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مسئول ساخت کنگره ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The battlements on which they had fought to defend their city are still intact.
[ترجمه گوگل]نبردهایی که آنها برای دفاع از شهر خود روی آن جنگیده بودند هنوز دست نخورده است
[ترجمه ترگمان]The که برای دفاع از شهرشان جنگیده بودند هنوز دست نخورده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The که برای دفاع از شهرشان جنگیده بودند هنوز دست نخورده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Currently only found battlements, gates of all three.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تنها نبردها، دروازه های هر سه یافت شده است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تنها کنگره ها، دروازه های همه سه نفر را پیدا کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تنها کنگره ها، دروازه های همه سه نفر را پیدا کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Bad news: He also did not fall on battlements.
[ترجمه گوگل]خبر بد: او همچنین روی نبردها نیفتاد
[ترجمه ترگمان]خبر بد: او همچنین به کنگره ها افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خبر بد: او همچنین به کنگره ها افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید