battledore

/ˈbætldɔːr//ˈbætldɔː/

معنی: چوگان پهن، رخت کوب، بارخت کوب کوبیدن
معانی دیگر: چوگان سرپهن، راکت (ویژه ی بازی بدمینتون)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an Asian predecessor of badminton, played with a wooden paddle and a shuttlecock.

(2) تعریف: the paddle used in this game.

جمله های نمونه

1. It is derived from the ancient games of Battledore and Shuttlecock where the aim was to keep up a continuous rally.
[ترجمه گوگل]این بازی از بازی های باستانی Battledore و Shuttlecock گرفته شده است که هدف آن حفظ یک رالی مداوم بود
[ترجمه ترگمان]این فیلم برگرفته از بازی های باستانی of و shuttlecock است که هدف آن حفظ یک تظاهرات پیوسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. With the battledore borrowed from Andy's friend, I can play my favorite badminton.
[ترجمه گوگل]با بتل‌دور که از دوست اندی قرض گرفته‌ام، می‌توانم بدمینتون مورد علاقه‌ام را بازی کنم
[ترجمه ترگمان]با قرض گرفته شده از دوست اندی، می توانم بدمینتون مورد علاقه خودم را بازی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One day I gave thee a willow battledore and a shuttlecock with yellow, blue and green feathers.
[ترجمه گوگل]یک روز به تو یک بید و یک خروس با پرهای زرد، آبی و سبز به تو دادم
[ترجمه ترگمان]یک روز من به تو یک ترکه بید و یک گوی پر دار و پر دار و پره ای سبز و سبز به تو دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Manage of all kinds tennis racket, battledore and things of form a complete set.
[ترجمه گوگل]مدیریت انواع راکت تنیس، بتلدور و چیزهایی که یک مجموعه کامل را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]مدیریت همه انواع راکت تنیس، battledore و چیزهای شکل یک مجموعه کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The daughters of the Duke of Beutfout were playing popular English game called battledore and shuttlecock in the Badminton House.
[ترجمه گوگل]دختران دوک بیوتفوت در خانه بدمینتون مشغول بازی محبوب انگلیسی به نام‌های Batdore و Shuttlecock بودند
[ترجمه ترگمان]دختران دوک of یک بازی معروف انگلیسی به نام battledore و shuttlecock در کاخ Badminton بازی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Because of poverty father had no schooling and almost didn't know a B from a battledore.
[ترجمه گوگل]به دلیل فقر، پدرش هیچ تحصیلی نداشت و تقریباً مدرک B را از یک رزمنده نمی دانست
[ترجمه ترگمان]به دلیل فقر، پدر مدرسه رفتن را نداشت و تقریبا از یک battledore هم خبر نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But the market that waiting for things like shoe of ran machine, battledore, basketball is potential mining.
[ترجمه گوگل]اما بازاری که منتظر چیزهایی مانند ماشین‌های کفش، بتل‌دور، بسکتبال است، یک استخراج بالقوه است
[ترجمه ترگمان]اما بازاری که منتظر چیزهایی مانند کفش، ماشین رانی، بسکتبال و بسکتبال است، معدن بالقوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چوگان پهن (اسم)
battledore

رخت کوب (اسم)
battledore

بارخت کوب کوبیدن (فعل)
battledore

انگلیسی به انگلیسی

• battledore and shuttlecock (game similar to badminton); light racket used in the game of battledore

پیشنهاد کاربران

بپرس