1. his nondescript clothes and battered hat
لباس های بنجل و کلاه قراضه ی او
2. the ship was being battered by the waves
کشتی داشت زیر کوبش های امواج متلاشی می شد.
3. he was arrested for having battered his wife
به خاطر مضروب کردن زنش توقیف شد.
4. He placed a battered felt hat on his head.
[ترجمه گوگل]او یک کلاه نمدی ضربه خورده را روی سرش گذاشت
[ترجمه ترگمان]کلاه نمدی کهنه اش را روی سر گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کلاه نمدی کهنه اش را روی سر گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was battered to death with a rifle-butt.
[ترجمه گوگل]او با قنداق تفنگ تا حد مرگ کشته شد
[ترجمه ترگمان]اون با یه قنداق تفنگ داغون شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون با یه قنداق تفنگ داغون شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His only possession was a battered old suitcase of clothes.
[ترجمه گوگل]تنها دارایی او یک چمدان کهنه کتک خورده لباس بود
[ترجمه ترگمان]تنها دارایی او یک چمدان کهنه کهنه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنها دارایی او یک چمدان کهنه کهنه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Police battered down the door of the thieves' hideout.
[ترجمه گوگل]پلیس درب مخفیگاه سارقان را زیر پا گذاشت
[ترجمه ترگمان]پلیس در رو از مخفیگاه دزدها داغون کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پلیس در رو از مخفیگاه دزدها داغون کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The robbers battered his face into a mummy.
[ترجمه گوگل]سارقان صورت او را به صورت مومیایی درآوردند
[ترجمه ترگمان]راهزن ها چهره خود را در یک مومیایی خرد و خمیر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راهزن ها چهره خود را در یک مومیایی خرد و خمیر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Somebody had battered her to death.
[ترجمه گوگل]یک نفر او را تا حد مرگ کتک زده بود
[ترجمه ترگمان]یک نفر او را تا سرحد مرگ خرد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک نفر او را تا سرحد مرگ خرد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was battered on the head with a cricket bat.
[ترجمه گوگل]با چوب کریکت به سرش زدند
[ترجمه ترگمان]سرش با چوب کریکت خرد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرش با چوب کریکت خرد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The heavy waves battered the ship to pieces.
[ترجمه گوگل]امواج سنگین کشتی را تکه تکه کرد
[ترجمه ترگمان]امواج سنگین کشتی را تکه تکه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امواج سنگین کشتی را تکه تکه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. As a child she was battered by her father.
[ترجمه گوگل]در کودکی توسط پدرش مورد ضرب و شتم قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]به کودکی که در کنار پدرش خرد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به کودکی که در کنار پدرش خرد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Enemy fire battered the walls of the fort.
[ترجمه گوگل]آتش دشمن دیوارهای قلعه را درنوردید
[ترجمه ترگمان]آتش دشمن دیواره ای دژ را متلاشی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آتش دشمن دیواره ای دژ را متلاشی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She battered at the door with her fists.