1. with bated breath
(به خاطر ترس یا هیجان و غیره) با نفس حبس
2. We listened with bated breath to Grandma's stories of her travels.
[ترجمه گوگل]با نفس بند آمده به داستان های سفرهای مادربزرگ گوش می دادیم
[ترجمه ترگمان]با نفس های حبس شده به داستان های مامان بزرگ او گوش می دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با نفس های حبس شده به داستان های مامان بزرگ او گوش می دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. That was setbacks that bated her hopes.
[ترجمه گوگل]این شکست هایی بود که امیدهای او را از بین برد
[ترجمه ترگمان]این همه عقب نشینی بود که امیدش را در سینه حبس کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این همه عقب نشینی بود که امیدش را در سینه حبس کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. For fear of disturbing others she spoke with bated breath.
[ترجمه گوگل]از ترس مزاحم دیگران با نفس بند آمده صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان]به خاطر ترس از آزار دیگران او با نفس های حبس شده حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر ترس از آزار دیگران او با نفس های حبس شده حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I bated my breath and waited by the phone.
[ترجمه گوگل]نفسم بند اومد و کنار تلفن منتظر شدم
[ترجمه ترگمان]نفسم را حبس کردم و کنار تلفن منتظر ماندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نفسم را حبس کردم و کنار تلفن منتظر ماندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I waited with bated breath for what would happen next.
[ترجمه گوگل]با نفس بند آمده منتظر بودم تا بعدش چه اتفاقی بیفتد
[ترجمه ترگمان]با نفس های حبس شده منتظر ماندم که چه اتفاقی خواهد افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با نفس های حبس شده منتظر ماندم که چه اتفاقی خواهد افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We waited for the judge's decision with bated breath.
[ترجمه گوگل]با نفس بند آمده منتظر تصمیم قاضی بودیم
[ترجمه ترگمان]منتظر تصمیم قاضی با نفس های حبس شده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منتظر تصمیم قاضی با نفس های حبس شده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We waited with bated breath for the winner to be announced.
[ترجمه گوگل]با نفس بند آمده منتظر بودیم تا برنده اعلام شود
[ترجمه ترگمان]ما با نفس های حبس شده منتظر برنده شدن منتظر ماندیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما با نفس های حبس شده منتظر برنده شدن منتظر ماندیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His curiosity has bated.
[ترجمه گوگل]کنجکاوی او از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]کنجکاویش در سینه حبس شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کنجکاویش در سینه حبس شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. So now I wait with bated breath.
[ترجمه گوگل]پس الان با نفس بند آمده منتظرم
[ترجمه ترگمان]پس حالا با نفس های حبس منتظر می مانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس حالا با نفس های حبس منتظر می مانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I was waiting with bated breath for him to say something, anything, that wasn't a cliche.
[ترجمه گوگل]با نفس بند آمده منتظر بودم که چیزی بگوید، هر چیزی، کلیشه ای نبود
[ترجمه ترگمان]با نفس های حبس شده منتظر او بودم که چیزی بگوید، هر چیزی، این یک کلیشه نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با نفس های حبس شده منتظر او بودم که چیزی بگوید، هر چیزی، این یک کلیشه نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The soldiers' families waited with bated breath for news.
[ترجمه گوگل]خانواده سربازان با نفس بند آمده منتظر خبر بودند
[ترجمه ترگمان]خانواده ها با نفس های حبس شده منتظر اخبار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانواده ها با نفس های حبس شده منتظر اخبار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She bated her breath and shivered with fright when the burglar broke in.
[ترجمه گوگل]وقتی سارق وارد شد نفسش بند آمد و از ترس لرزید
[ترجمه ترگمان]وقتی که دزد وارد شد، نفسش را حبس کرد و از ترس به خود لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی که دزد وارد شد، نفسش را حبس کرد و از ترس به خود لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The pickled pelt or bated hides were pretreated separately with glyoxylic acid, amino compounds and dicyandiamide resin etc., then tanned with less chrome.
[ترجمه گوگل]پوست ترشی یا پوست های ترشی به طور جداگانه با اسید گلیوکسیلیک، ترکیبات آمینه و رزین دی سیاندی آمید و غیره پیش تیمار شدند، سپس با کروم کمتر دباغی شدند
[ترجمه ترگمان]The pickled یا hides bated به طور جداگانه با glyoxylic اسید، ترکیبات آمینو و رزین dicyandiamide جدا شدند و سپس با کروم کمتری دباغی شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The pickled یا hides bated به طور جداگانه با glyoxylic اسید، ترکیبات آمینو و رزین dicyandiamide جدا شدند و سپس با کروم کمتری دباغی شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید