1. rome became a bastion of peace and stability
روم پایگاه صلح و ثبات شد.
2. The profession remains a bastion of male chauvinism.
[ترجمه گوگل]این حرفه همچنان سنگر شوونیسم مردانه است
[ترجمه ترگمان]این شغل یک دژ مستحکم برای تعصب مردانه محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Singapore was the last bastion of British defences in South-East Asia.
[ترجمه گوگل]سنگاپور آخرین سنگر دفاعی بریتانیا در جنوب شرقی آسیا بود
[ترجمه ترگمان]سنگاپور آخرین سنگر دفاعی بریتانیا در آسیای جنوب شرقی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Pearl Harbor was the principal American bastion in the Pacific.
[ترجمه گوگل]پرل هاربر سنگر اصلی آمریکا در اقیانوس آرام بود
[ترجمه ترگمان]بندرگاه پرل یکی از استحکامات اصلی آمریکا در اقیانوس آرام بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Football is a bastion of masculinity in this area.
[ترجمه گوگل]فوتبال سنگر مردانگی در این حوزه است
[ترجمه ترگمان]فوتبال یک دژ مستحکم برای مردانگی در این منطقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Washington, that bastion of deaf ears and self-indulgent thinking, is actually trying to relate to the country it represents.
[ترجمه گوگل]واشنگتن، آن سنگر گوشهای ناشنوا و تفکر خودپسندانه، در واقع تلاش میکند با کشوری که نماینده آن است ارتباط برقرار کند
[ترجمه ترگمان]واشنگتن، که bastion ناشنوا و تفکر self است، در واقع می کوشد تا به کشوری که نماینده آن است مربوط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The bureaucrats in their Brussels bastion wrongly presumed that bigger is better.
[ترجمه گوگل]بوروکرات ها در سنگر بروکسل خود به اشتباه تصور می کردند که بزرگتر بهتر است
[ترجمه ترگمان]کارمندان دفتر بروکسل به اشتباه تصور کردند که بزرگ تر بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Even in the canton of Geneva, an internationalist bastion, 5 9 % said no.
[ترجمه گوگل]حتی در کانتون ژنو، که یک سنگر بینالمللی است، 59 درصد پاسخ منفی دادند
[ترجمه ترگمان]حتی در کانتون ژنو، یک سنگر internationalist، ۵ % گفتند نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. At the same time, however, the bastion of traditional scriptural authority was also being challenged from other quarters.
[ترجمه گوگل]با این حال، در همان زمان، سنگر اقتدار کتاب مقدس سنتی نیز از سوی دیگر به چالش کشیده شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، در عین حال، سنگر اقتدار مذهبی سنتی نیز از مناطق دیگر به چالش کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. No Socialist bastion remained intact, no government minister or party leader unthreatened.
[ترجمه گوگل]هیچ سنگر سوسیالیستی دست نخورده باقی نماند، هیچ وزیر دولتی یا رهبر حزبی بدون تهدید باقی نماند
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از استحکامات سوسیالیست دست نخورده باقی نمانده است، هیچ وزیر دولت یا رهبر حزب باقی نمانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This bastion of meat and potatoes and pumpkin pie is under assault.
[ترجمه گوگل]این سنگر از گوشت و سیب زمینی و پای کدو تنبل مورد حمله قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]این استحکامات گوشت و سیب زمینی و پای کدوتنبل در معرض حمله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The region is a bastion of right-wing Republicanism.
[ترجمه گوگل]این منطقه سنگر جمهوری خواهی جناح راست است
[ترجمه ترگمان]این منطقه یکی از سنگرهای جمهوریخواهی در جناح راست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A bastion of male privilege on the rocky Dublin shoreline, so called because of the water depth.
[ترجمه گوگل]سنگری از امتیازات مردانه در خط ساحلی صخره ای دوبلین که به دلیل عمق آب به این نام خوانده می شود
[ترجمه ترگمان]یک دژ مستحکم از مزیت مردانه در خط ساحلی صخره ای که به خاطر عمق آب خوانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This was the last bastion of the Hooper empire, cloth manufacture ending in 193
[ترجمه گوگل]این آخرین سنگر امپراتوری هوپر بود، تولید پارچه که در سال 193 به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]این آخرین سنگر امپراتوری Hooper بود که در ۱۹۳ میلادی به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Ip forwarding must be turned off in the bastion host.
[ترجمه گوگل]ارسال آی پی باید در میزبان پایگاه خاموش باشد
[ترجمه ترگمان]ارسال Ip باید به میزبان برگردانده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید