🔸 معادل فارسی:
حرام زاده ها / فرزندان نامشروع / بچه های خارج از ازدواج
در زبان محاوره ای:
بچه هایی که پدر و مادرشون ازدواج نکرده بودن، بچه ی بی پدر، بچه ی نامشروع
( توجه: این واژه بار منفی و تحقیرآمیز داره و باید با حساسیت فرهنگی استفاده بشه )
... [مشاهده متن کامل]
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( اجتماعی – تاریخی ) :**
در متون تاریخی یا حقوقی، اشاره به فرزندانی که خارج از ازدواج رسمی به دنیا آمده اند
مثال: In medieval Europe, bastarden had limited inheritance rights.
در اروپای قرون وسطی، فرزندان نامشروع حق ارث محدودی داشتن.
2. ** ( تحقیرآمیز – توهین آمیز ) :**
در زبان عامیانه یا توهین آمیز، ممکنه برای تحقیر یا ناسزا به کار بره
مثال: He called them bastarden in anger.
با عصبانیت بهشون گفت حرام زاده ها.
3. ** ( ادبی – نمادین ) :**
در ادبیات، گاهی برای توصیف شخصیت هایی با هویت دوگانه، طردشده، یا در حاشیه ی جامعه استفاده می شه
مثال: The bastarden in the novel struggles with identity and belonging.
شخصیت نامشروع رمان با هویت و تعلق دست و پنجه نرم می کنه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
illegitimate children – out - of - wedlock offspring – natural children ( قدیمی )
حرام زاده ها / فرزندان نامشروع / بچه های خارج از ازدواج
در زبان محاوره ای:
بچه هایی که پدر و مادرشون ازدواج نکرده بودن، بچه ی بی پدر، بچه ی نامشروع
( توجه: این واژه بار منفی و تحقیرآمیز داره و باید با حساسیت فرهنگی استفاده بشه )
... [مشاهده متن کامل]
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( اجتماعی – تاریخی ) :**
در متون تاریخی یا حقوقی، اشاره به فرزندانی که خارج از ازدواج رسمی به دنیا آمده اند
مثال: In medieval Europe, bastarden had limited inheritance rights.
در اروپای قرون وسطی، فرزندان نامشروع حق ارث محدودی داشتن.
2. ** ( تحقیرآمیز – توهین آمیز ) :**
در زبان عامیانه یا توهین آمیز، ممکنه برای تحقیر یا ناسزا به کار بره
مثال: He called them bastarden in anger.
با عصبانیت بهشون گفت حرام زاده ها.
3. ** ( ادبی – نمادین ) :**
در ادبیات، گاهی برای توصیف شخصیت هایی با هویت دوگانه، طردشده، یا در حاشیه ی جامعه استفاده می شه
مثال: The bastarden in the novel struggles with identity and belonging.
شخصیت نامشروع رمان با هویت و تعلق دست و پنجه نرم می کنه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
illegitimate children – out - of - wedlock offspring – natural children ( قدیمی )