bassinet

/ˌbæsɪˈnet//ˌbæsɪˈnet/

معنی: لگنچه، گهواره سبدی روپوش دار، درشکه دستی بچگانه
معانی دیگر: گهواره، تختخواب نوزاد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an oblong basket with a hood over one end, used as a cradle for infants.

جمله های نمونه

1. The baby was sleeping in a bassinet the boys allegedly tipped over.
[ترجمه گوگل]نوزاد در یک حوضچه خوابیده بود که پسرها ظاهراً آن را واژگون کرده بودند
[ترجمه ترگمان]بچه در یک گهواره bassinet خوابیده بود که گفته می شد پسرها به آن ها انعام داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The crib or bassinet needs assembling and the nursery needs a few more touches of paint.
[ترجمه گوگل]گهواره یا لگن نیاز به مونتاژ دارد و مهد کودک به چند رنگ دیگر نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]گهواره یا گهواره به مونتاژ نیاز دارد و مهد کودک به چند رنگ دیگر نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Do you see a little bassinet in the corner?
[ترجمه گوگل]یک حوض کوچک در گوشه ای می بینید؟
[ترجمه ترگمان]تو اون گوشه یه گهواره کوچولو می بینی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Shuffling along beside the bassinet, Brooks tried to ignore the panic welling inside her chest.
[ترجمه گوگل]بروکس در کنار حوضچه در حال حرکت بود و سعی کرد به فرورفتگی هراس درون سینه‌اش چشم پوشی کند
[ترجمه ترگمان]بی قرار در کنار گهواره، بروکس سعی کرد وحشت را که در سینه اش موج می زد نادیده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Try putting him in a bedside co-sleeper?bassinet, on a mattress or futon at the foot of your bed, or even sleeping in another room with a sibling.
[ترجمه گوگل]سعی کنید او را در یک رختخواب کنار تخت، روی تشک یا تختخواب در پای تخت خود قرار دهید، یا حتی در اتاق دیگری با خواهر و برادر خود بخوابید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید او را در کنار تخت کنار بس تر قرار دهید؟ یک گهواره bassinet در یک تشک و یا futon در پای تخت خواب خود و یا حتی در یک اتاق دیگر با خواهر و برادر خود خوابیده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But also it could be the ultimate bassinet for the most moving love and the only Moulin Rouge.
[ترجمه گوگل]اما همچنین می‌تواند محفظه نهایی برای تکان‌دهنده‌ترین عشق و تنها مولن روژ باشد
[ترجمه ترگمان]اما این می تواند یک گهواره bassinet نهایی برای کامل ترین عشق در حال حرکت و تنها \"مولان روژ\" باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She found a bassinet and laid him down in it.
[ترجمه گوگل]او یک حوض پیدا کرد و او را در آن خواباند
[ترجمه ترگمان]اون یه گهواره پیدا کرد و اون رو روی اون گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A more child-friendly liner for the bassinet has been designed.
[ترجمه گوگل]یک آستر مناسب‌تر برای کودکان طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]یک کشتی - دوست دار کودک برای این گهواره طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the Himalayan bassinet and the arms of Ganges, Hindustan become a cryptic country.
[ترجمه گوگل]هندوستان در حوزه هیمالیا و بازوهای گنگ به کشوری مرموز تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]در گهواره هیمالیایی و بازوان گنگ، Hindustan به یک کشور مرموز تبدیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I bought this bassinet for my son's new baby.
[ترجمه گوگل]من این حوضچه را برای نوزاد جدید پسرم خریدم
[ترجمه ترگمان]من این گهواره رو برای بچه جدید پسرم خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The M - A - X over his bassinet.
[ترجمه گوگل]M - A - X بالای سینه‌اش
[ترجمه ترگمان]M - A - X روی گهواره his
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The mattress support, bassinet, canopy, and bed skirt are covered in fabric.
[ترجمه گوگل]تکیه گاه تشک، حوضچه، سایبان و دامن تخت با پارچه پوشانده شده است
[ترجمه ترگمان]تکیه گاه تشک، گهواره، سایبان، و دامن بس تر در پارچه پوشانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Do you have a bassinet, miss?
[ترجمه گوگل]حوض داری خانم؟
[ترجمه ترگمان]تو گهواره داری، خانم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Babies may sleep in a safe crib, bassinet, or cradle in the same room as the mother.
[ترجمه گوگل]نوزادان ممکن است در یک گهواره، گهواره یا گهواره ایمن در همان اتاق مادر بخوابند
[ترجمه ترگمان]کودکان ممکن است در یک گهواره امن، گهواره گهواره یا گهواره در همان اتاق بخوابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You really need the bassinet?
[ترجمه گوگل]شما واقعا به حوضچه نیاز دارید؟
[ترجمه ترگمان]تو واقعا the لازم داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لگنچه (اسم)
bassinet

گهواره سبدی روپوش دار (اسم)
bassinet

درشکه دستی بچگانه (اسم)
bassinet

انگلیسی به انگلیسی

• cradle, small crib (for a baby)

پیشنهاد کاربران

گهواره
Crib و Cradle نیز گهواره هستند اما تفاوتهایی بین آنها وجود داره

بپرس