basilic


(کالبد شناسی) ورید بازویی (روی عضله ی دو سر بازو)

جمله های نمونه

1. Objective To explore the anatomy of the basilic vein, which providing the anatomical data for improving the success rate of the venipuncture.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی آناتومی ورید بازییلیک، که داده‌های آناتومیکی را برای بهبود میزان موفقیت رگ‌گیری فراهم می‌کند
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی آناتومی سیاه رگ ریوی، که داده های تشریحی را برای بهبود نرخ موفقیت of فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Most of the basilic steel industries of northeast, North China, East China and middle south of China used Hebei coking coal for blending coking.
[ترجمه گوگل]اکثر صنایع فولاد باسیلیک شمال شرق، شمال چین، شرق چین و میانه جنوب چین از زغال سنگ کک هبی برای ترکیب کک سازی استفاده می کردند
[ترجمه ترگمان]بیشتر صنایع فولاد basilic شمال شرقی، چین شرقی، شرق چین و جنوب چین از Hebei coking برای ترکیب coking استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results:The length and diameter of the basilic vein were measured, and the course of the basilic vein and its relationship with the nerve and artery were observed respectively.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: طول و قطر سیاهرگ باسیلیک اندازه‌گیری شد و سیر ورید بازییلیک و ارتباط آن با عصب و شریان به ترتیب مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]نتایج: طول و قطر سیاه رگ basilic اندازه گیری شدند و مسیر سیاه رگ ریوی و رابطه آن با عصب و شریان به ترتیب مشاهده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion The cephalic vein or basilic vein in the elbow can be chosen for centripetal puncture during the early period of arteriovenous internal fistula in hemodialysis patients.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری ورید سفالیک یا ورید بازیلیک در آرنج را می‌توان برای سوراخ کردن مرکز در طی دوره اولیه فیستول داخلی شریانی وریدی در بیماران همودیالیزی انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری سیاه رگ ریوی و یا سیاه رگ ریوی در بازو را می توان برای puncture centripetal در طول نخستین دوره فیستول درونی arteriovenous در بیماران hemodialysis انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusions Subcutaneous tunneled basilic vein catheterization in tracheotomy patients can effectively prevent catheter-related infection and lengthen ductal indwelling time.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری کاتتریزاسیون ورید بازییلیک تونل‌دار زیر جلدی در بیماران تراکئوتومی می‌تواند به طور موثری از عفونت مرتبط با کاتتر جلوگیری کرده و زمان اقامت مجرای را طولانی‌تر کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری subcutaneous tunneled basilic catheterization در بیماران نای بری می تواند به طور موثر از عفونت ناشی از catheter و طول زمان ductal جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The researching of free radical is basilic researchful approach for free radical's chemistry, biochemistry and medical chemistry.
[ترجمه گوگل]تحقیق در مورد رادیکال های آزاد یک رویکرد تحقیقاتی اساسی برای شیمی رادیکال های آزاد، بیوشیمی و شیمی پزشکی است
[ترجمه ترگمان]تحقیق درباره رادیکال آزاد رویکرد basilic researchful برای شیمی، بیوشیمی و شیمی پزشکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion Subcutaneous tunneled basilic vein catheterization in critical ill patient can effectively prevent catheter-related infection and lengthen ductal indwelling time.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری کاتتریزاسیون ورید بازییلیک تونل‌دار زیر جلدی در بیمار بدحال می‌تواند به طور موثری از عفونت مرتبط با کاتتر جلوگیری کرده و زمان ماندن مجرای را طولانی‌تر کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری subcutaneous tunneled basilic catheterization در بیمار بیمار بیمار می تواند به طور موثر از عفونت ناشی از catheter و طول زمان ductal جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The basilic vein may be divided into a cardinal (9%), 43% direct and 48% indirect perforating tributaries.
[ترجمه گوگل]ورید بازیلیک ممکن است به شاخه‌های سوراخ‌دار اصلی (9%)، 43% مستقیم و 48% غیرمستقیم تقسیم شود
[ترجمه ترگمان]ممکن است سیاه رگ basilic به یک کاردینال (۹ %)، ۴۳ درصد مستقیم و ۴۸ درصد tributaries فرعی perforating تقسیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The protection of historical buildings works as a basilic tache in urban history conservation.
[ترجمه گوگل]حفاظت از بناهای تاریخی به عنوان یک نقش اساسی در حفاظت از تاریخ شهری عمل می کند
[ترجمه ترگمان]حفاظت از ساختمان های تاریخی به عنوان یک لکه لکه لکه لکه لکه در حفاظت از تاریخ شهری عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The researching of free radical is basilic researchful approach free radical's chemistry, biochemistry and medical chemistry.
[ترجمه گوگل]تحقیق در مورد رادیکال های آزاد رویکردی مبتنی بر تحقیقات پایه ای در شیمی، بیوشیمی و شیمی پزشکی رادیکال های آزاد است
[ترجمه ترگمان]تحقیق درباره رادیکال آزاد رویکرد basilic researchful در شیمی، بیوشیمی و شیمی پزشکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For a mature product, ride comfort is one of the basilic performances.
[ترجمه گوگل]برای یک محصول بالغ، راحتی سواری یکی از عملکردهای بازیلیکی است
[ترجمه ترگمان]برای یک محصول کامل، راحتی سواری یکی از عملکردهای basilic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To provide the anatomic basis for designing island flap, with nutrient vessel of the basilic vein-cutaneous nerve of ulnar forearm.
[ترجمه گوگل]هدف: ارائه پایه آناتومیک برای طراحی فلپ جزیره، با رگ مغذی ورید بازییلیک- عصب پوستی اولنار ساعد
[ترجمه ترگمان]هدف فراهم کردن اساس بالینی برای طراحی دریچه طراحی جزیره، با استفاده از رگه ای از مواد مغذی رگه basilic - عصب cutaneous ساعد ulnar
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Although the committee of establishment shoulders responsibility for the establishment work according to law, it is basilic that leaders as well as each cell give . . .
[ترجمه گوگل]اگرچه کمیته تأسیس طبق قانون مسئولیت کار تأسیس را بر عهده دارد، اما این امری اساسی است که رهبران و همچنین هر سلول بدهند
[ترجمه ترگمان]هر چند که کمیته مسئولیت برای کار ایجاد شده بر طبق قانون، it است که رهبران و نیز هر سلول به آن ها کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Owing to the advantages of itself, EDA technology is more and more important in the modern electronic system designs and it has been a basilic embranchment in ASIC technology.
[ترجمه گوگل]با توجه به مزایای خود، فناوری EDA بیش از پیش در طراحی‌های سیستم الکترونیکی مدرن اهمیت پیدا می‌کند و یک شاخه اصلی در فناوری ASIC بوده است
[ترجمه ترگمان]به خاطر مزایای خودش، فن آوری EDA در طراحی های سیستم الکترونیکی مدرن بسیار مهم تر و مهم تر است و it embranchment در فن آوری ASIC مقاوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• regal, kingly; basilican, similar to or pertaining to a basilica

پیشنهاد کاربران

بپرس