baseplate


علوم مهندسى : پایه فولادى پیش ساخته چدنى که به عنوان فونداسیون براى یک موتور به کار مى رود

جمله های نمونه

1. These are concealed either within the fitting's baseplate or within the recessed connection box.
[ترجمه گوگل]اینها یا در صفحه پایه اتصالات یا داخل جعبه اتصال فرورفته پنهان می شوند
[ترجمه ترگمان]این ها یا در داخل یا در داخل جعبه اتصال قرار دارند یا در داخل جعبه اتصال قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Underwater baseplate installation in advance is needed for semi - submersible platform pre - drilling well.
[ترجمه گوگل]برای سکوی نیمه شناور قبل از حفاری چاه، نصب صفحه پایه زیر آب از قبل مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]تاسیسات زیر آب زیر آب برای یک سکوی نیمه شناور تحت آب در حال پیشروی مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Six pin styles, three baseplate options, and a variety of data collection and reporting options are available.
[ترجمه گوگل]شش سبک پین، سه گزینه پایه، و انواع گزینه‌های جمع‌آوری و گزارش‌دهی داده‌ها در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]شش روش pin، سه گزینه baseplate، و انواع مختلفی از مجموعه داده ها و گزینه های گزارش دهی موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Baseplate can be unscrewed to offer an even closer look to the space frame.
[ترجمه گوگل]می‌توان صفحه پایه را باز کرد تا ظاهری نزدیک‌تر به اسپیس فریم ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]baseplate را می توان در باز کردن یک نگاه دقیق تر به کادر فضایی باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Baseplate frames are to be calculated to support equipment from its lifting lugs with a maximum bending deflection of 1/1000 span.
[ترجمه گوگل]قاب‌های صفحه پایه باید برای پشتیبانی از تجهیزات از تیغه‌های بالابر با حداکثر انحراف خمشی 1/1000 دهانه محاسبه شوند
[ترجمه ترگمان]فریم های baseplate برای پشتیبانی از تجهیزات از lugs برداشته شان با یک انحراف خم شده حداکثر ۱ \/ ۱۰۰۰ محاسبه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The nano-pore electric sensor comprises a baseplate, first insulating layers, symmetrical electrodes, electric contact layers, second insulating layers and nano-pores.
[ترجمه گوگل]سنسور الکتریکی نانو منفذی شامل یک صفحه پایه، لایه های عایق اول، الکترودهای متقارن، لایه های تماس الکتریکی، لایه های عایق دوم و منافذ نانو است
[ترجمه ترگمان]سنسور الکتریکی nano شامل یک baseplate، اولین لایه عایق، الکترودهای متقارن، لایه های تماس الکتریکی، لایه های عایق دوم و nano است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Twist the handwheel baseplate and handwheel grip until the decimal indicator displays 0-0, then refit the complete handwheel assembly onto the valve stem.
[ترجمه گوگل]صفحه پایه چرخ دستی و دستگیره چرخ دستی را بچرخانید تا نشانگر اعشاری 0-0 نشان داده شود، سپس مجموعه کامل چرخ دستی را روی میل سوپاپ قرار دهید
[ترجمه ترگمان]Twist the و handwheel را فشار دهید تا شاخص دهدهی ۰ - ۰ نشان داده شود، سپس مونتاژ کامل handwheel را بر روی ساقه سوپاپ تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The baseplate locates outside the handle, and has the rotary connection with handle through the sleeve.
[ترجمه گوگل]صفحه پایه خارج از دسته قرار دارد و دارای اتصال چرخشی با دسته از طریق آستین است
[ترجمه ترگمان]The خارج دسته قرار می گیرد و یک اتصال گردان با دسته از طریق آستین دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Contractor will supply the baseplate, pad iron and anchor bolt of generator proper.
[ترجمه گوگل]پیمانکار صفحه پایه، لنت آهن و انکر بولت ژنراتور را به درستی تامین خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]The the را تهیه می کنند، میله آهنی و پیچ و فلک generator را درست می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The multipurpose writing plate is composed of a baseplate, a writing board and an arithmetic unit. The arithmetic unit is fixed to the baseplate.
[ترجمه گوگل]صفحه نوشتن چند منظوره از یک صفحه پایه، یک تخته تحریر و یک واحد حسابی تشکیل شده است واحد حسابی به صفحه پایه ثابت می شود
[ترجمه ترگمان]بشقاب چند منظوره ترکیبی از یک baseplate، یک تخته نوشتاری و یک واحد ریاضی است واحد حساب به baseplate ثابت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective: To explore the value of metal-made baseplate in complete denture prosthesis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ارزش پایه فلزی در پروتز کامل پروتز
[ترجمه ترگمان]هدف: کاوش در مورد ارزش of ساخته شده از فلز در دست مصنوعی کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Includes special road baseplate!
[ترجمه گوگل]شامل پایه مخصوص جاده!
[ترجمه ترگمان]! \"Includes های ویژه\" baseplate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The baseplate simultaneously provides stability.
[ترجمه گوگل]صفحه پایه به طور همزمان ثبات را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]baseplate به طور همزمان ثبات را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When the end of the column was over the steel baseplate, the crane operator lowered it slowly into position.
[ترجمه گوگل]هنگامی که انتهای ستون بر روی صفحه فولادی قرار داشت، اپراتور جرثقیل آن را به آرامی در موقعیت خود پایین آورد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که انتهای ستون بالای میله فولادی قرار گرفت، اپراتور جرثقیل آن را به آرامی به سمت موقعیت پایین آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The limit of tolerance in column plumbness shall be based on the height from the baseplate to the point being plumbed and shall be measured from the true center line of the column.
[ترجمه گوگل]حد تحمل در لوله کشی ستون باید بر اساس ارتفاع از صفحه پایه تا نقطه لوله کشی باشد و باید از خط مرکزی واقعی ستون اندازه گیری شود
[ترجمه ترگمان]حد تحمل در ستون plumbness باید براساس ارتفاع از نقطه مرکزی تا نقطه being باشد و باید از خط مرکزی حقیقی ستون اندازه گیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] صفحه زیر ستون - پای ستون - صفحه پای ستون - کف ستون - صفحه مبنا
[مهندسی گاز] صفحه بستر، صفحه اصلی

انگلیسی به انگلیسی

• sheet of metal used as a foundation (mechanics)

پیشنهاد کاربران

چهارچوب فلزی که به عنوان پایه استفاده می شود.

بپرس