1. In fluid magmas, such as those of basaltic composition, these gas bubbles can expand freely.
[ترجمه گوگل]در ماگماهای سیال، مانند آنهایی که ترکیب بازالتی دارند، این حباب های گاز می توانند آزادانه منبسط شوند
[ترجمه ترگمان]در magmas سیال، از جمله ترکیب of، این حباب های گاز می توانند آزادانه توسعه یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در magmas سیال، از جمله ترکیب of، این حباب های گاز می توانند آزادانه توسعه یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Petrological observations show excess feldspar in many basaltic lavas which is most easily explained by crystal settling.
[ترجمه گوگل]مشاهدات پترولوژیکی فلدسپات اضافی را در بسیاری از گدازه های بازالتی نشان می دهد که به راحتی با ته نشین شدن کریستال توضیح داده می شود
[ترجمه ترگمان]مشاهدات Petrological شامل فلدسپار در بسیاری از lavas است که به راحتی با تصفیه کریستال توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشاهدات Petrological شامل فلدسپار در بسیاری از lavas است که به راحتی با تصفیه کریستال توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The island is of volcanic origin, made of basaltic tuff and lava dating from the Miocene epoch.
[ترجمه گوگل]این جزیره منشا آتشفشانی دارد و از توف بازالتی و گدازه ساخته شده است که قدمت آن به دوران میوسن می رسد
[ترجمه ترگمان]جزیره منشا آتشفشانی دارد که از basaltic tuff و گدازه ساخته شده از دوره Miocene ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جزیره منشا آتشفشانی دارد که از basaltic tuff و گدازه ساخته شده از دوره Miocene ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In the Liaodong and Shandong Peninsulas, there are basaltic plateaus.
[ترجمه گوگل]در شبه جزیره لیائودونگ و شاندونگ، فلات های بازالتی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در \"Liaodong and\" و \"شاندونگ\" وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در \"Liaodong and\" و \"شاندونگ\" وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Hydrogen partition coefficients between nominally anhydrous minerals and basaltic melts.
[ترجمه گوگل]ضرایب تقسیم هیدروژن بین مواد معدنی اسمی بی آب و مذاب بازالتی
[ترجمه ترگمان]ضریب تقسیم هیدروژن بین مواد معدنی anhydrous anhydrous و basaltic ذوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ضریب تقسیم هیدروژن بین مواد معدنی anhydrous anhydrous و basaltic ذوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They include mainly high-alumina basalt, basaltic andesite, a few of andesite and dacite as well, belonging to calc alkaline series but somewhat tholeiitic series in the early stage.
[ترجمه گوگل]آنها عمدتاً شامل بازالت با آلومینا بالا، آندزیت بازالتی، تعداد کمی از آندزیت و داسیت نیز هستند که متعلق به سری های کالک آلکالن هستند اما در مراحل اولیه تا حدودی تولئیتی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل بازالت عمدتا با آلومینا (basaltic andesite)، basaltic andesite، تعداد کمی andesite و dacite نیز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل بازالت عمدتا با آلومینا (basaltic andesite)، basaltic andesite، تعداد کمی andesite و dacite نیز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Basaltic in the mountains built the temple, Lingyun Ge, the founder Dian, Antique - Shouting, such as construction.
[ترجمه گوگل]بازالت در کوه ساخته شده است معبد، Lingyun جنرال الکتریک، بنیانگذار دیان، عتیقه - فریاد، مانند ساخت و ساز
[ترجمه ترگمان]basaltic در کوه ها معبد، Lingyun Ge، بنیانگذار Dian، Shouting Antique، مانند ساخت وساز را ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]basaltic در کوه ها معبد، Lingyun Ge، بنیانگذار Dian، Shouting Antique، مانند ساخت وساز را ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The alkalic basaltic magma of this stage may be derived from asthenosphere.
[ترجمه گوگل]ماگمای بازالتی قلیایی این مرحله ممکن است از استنوسفر مشتق شود
[ترجمه ترگمان]The basaltic alkalic از این مرحله ممکن است از asthenosphere مشتق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The basaltic alkalic از این مرحله ممکن است از asthenosphere مشتق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The volcanic successions comprise thick piles of basaltic lavas and subordinate intermediate and silicic lavas and pyroclastics.
[ترجمه گوگل]توالی های آتشفشانی شامل انبوهی از گدازه های بازالتی و گدازه های میانی و سیلیسی و آذرآواری های فرعی است
[ترجمه ترگمان]successions آتشفشانی دربرگیرنده مقادیر انبوهی از basaltic lavas و میانی فرعی و silicic lavas و pyroclastics هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]successions آتشفشانی دربرگیرنده مقادیر انبوهی از basaltic lavas و میانی فرعی و silicic lavas و pyroclastics هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Basaltic lava first erupted from the center and built up the volcano.
[ترجمه گوگل]گدازه بازالتی ابتدا از مرکز فوران کرد و آتشفشان را ساخت
[ترجمه ترگمان]گدازه basaltic ابتدا از مرکز فوران کرد و آتشفشان را بنا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گدازه basaltic ابتدا از مرکز فوران کرد و آتشفشان را بنا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Qi'eshan Group volcanic rocks consist of basalt, basaltic andesite, dacite and rhyolite.
[ترجمه گوگل]سنگ های آتشفشانی گروه قیشان از بازالت، آندزیت بازالتی، داسیت و ریولیت تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این گروه شامل سنگ های آتشفشانی است که شامل بازالت، basaltic andesite، dacite و rhyolite می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این گروه شامل سنگ های آتشفشانی است که شامل بازالت، basaltic andesite، dacite و rhyolite می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This image shows ropy pahoehoe, a type of basaltic lava that forms when solidifying lava meets an obstruction.
[ترجمه گوگل]این تصویر روپی پاهو را نشان میدهد، نوعی گدازه بازالتی که هنگام انجماد گدازه با مانعی شکل میگیرد
[ترجمه ترگمان]این تصویر ropy pahoehoe را نشان می دهد، نوعی از گدازه basaltic که در هنگام محکم کردن گدازه شکل می گیرد و مانع از آن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تصویر ropy pahoehoe را نشان می دهد، نوعی از گدازه basaltic که در هنگام محکم کردن گدازه شکل می گیرد و مانع از آن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In this image streaks of dark basaltic sand have been carried frombelow the ice layer to form fan-shaped deposits on top of the seasonalice.
[ترجمه گوگل]در این تصویر، رگههایی از ماسه بازالتی تیره از زیر لایه یخ منتقل شدهاند تا رسوبات بادبزنیشکلی را در بالای لایه فصلی تشکیل دهند
[ترجمه ترگمان]در این تصویر، باریکه ماسه های نرم basaltic به لایه های یخ برده شده اند تا رسوبات شکل شکل را در بالای seasonalice شکل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این تصویر، باریکه ماسه های نرم basaltic به لایه های یخ برده شده اند تا رسوبات شکل شکل را در بالای seasonalice شکل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. So, the density of primary basaltic magmas is a important criteria to distinguish geodynamics settings in which magmas formed.
[ترجمه گوگل]بنابراین، چگالی ماگماهای بازالتی اولیه یک معیار مهم برای تشخیص تنظیمات ژئودینامیکی است که در آن ماگما تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین چگالی جریان اولیه magmas یک معیار مهم برای تشخیص تنظیمات geodynamics است که در آن magmas شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین چگالی جریان اولیه magmas یک معیار مهم برای تشخیص تنظیمات geodynamics است که در آن magmas شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The metallogenic material was from deep alkalic basaltic magma, and the pulsatory invasion was the necessary metallogenic condition of the ore deposit.
[ترجمه گوگل]ماده متالوژنیک از ماگمای بازالتی قلیایی عمیق بود و تهاجم ضربانی شرایط متالوژنیک ضروری ذخایر سنگ معدن بود
[ترجمه ترگمان]مواد metallogenic از magma عمیق alkalic basaltic بودند و تهاجم pulsatory شرط metallogenic ضروری کانسار سنگ معدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مواد metallogenic از magma عمیق alkalic basaltic بودند و تهاجم pulsatory شرط metallogenic ضروری کانسار سنگ معدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید