1. A small colony nested on the basalt rock face.
[ترجمه گوگل]یک مستعمره کوچک روی صفحه سنگ بازالت لانه کرده است
[ترجمه ترگمان]کلنی کوچکی در صخره سنگی بازالت درست شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There are beaches of rounded grey basalt pebbles of varying sizes elsewhere around the island.
[ترجمه گوگل]سواحلی از سنگریزه های بازالت خاکستری گرد با اندازه های مختلف در نقاط دیگر جزیره وجود دارد
[ترجمه ترگمان]There از سنگ های سیاه rounded با اندازه های مختلف در نقاط دیگر جزیره وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Instead, the basalt flows and volcanic central peaks are found to be very closely associated with large craters.
[ترجمه گوگل]در عوض، جریانهای بازالت و قلههای مرکزی آتشفشانی بسیار نزدیک با دهانههای بزرگ مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]در عوض، جریان basalt و قله های آتش فشانی مرکزی بسیار نزدیک با craters بزرگ در ارتباط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Hot water poured out the tops of basalt pillars that normally stand as cold obelisks in the middle of drained-back lava ponds.
[ترجمه گوگل]آب داغ بالای ستونهای بازالتی را که معمولاً به صورت ابلیسکهای سرد در وسط حوضچههای گدازهای زهکشی شده قرار دارند، بیرون میریزد
[ترجمه ترگمان]آب داغ، قسمت بالای ستون های basalt را که به طور طبیعی به عنوان obelisks سرد در وسط of گدازه drained قرار دارند، می ریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A basalt flow can advance over a kilometre of flat ground in a matter of hours; an andesite may take months.
[ترجمه گوگل]یک جریان بازالت می تواند در عرض چند ساعت در یک کیلومتری زمین مسطح پیشروی کند یک آندزیت ممکن است ماه ها طول بکشد
[ترجمه ترگمان]یک جریان بازالت می تواند در عرض چند ساعت از یک کیلومتر زمین صاف عبور کند؛ یک andesite ممکن است چند ماه طول بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Small Jerichos plaster patches of basalt in the new flows of warm water.
[ترجمه گوگل]تکه های گچی کوچک جریکس از بازالت در جریان های جدید آب گرم
[ترجمه ترگمان]تکه های گچ مانند از بازالت سیاه در جریان های جدید آب گرم عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Ocean island and continental flood basalt occurrences represent different expressions of plume activity.
[ترجمه گوگل]وقوع بازالت در جزیره اقیانوس و سیل قاره بیانگر عبارات مختلفی از فعالیت ستون است
[ترجمه ترگمان]جزایر اقیانوس و جریان های اقیانوسی قاره ای، حالت های مختلفی از فعالیت توده آتش را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Although anorthosite and basalt are the dominant rocks on the Moon, significant amounts of several other related rock types occur.
[ترجمه گوگل]اگرچه آنورتوزیت و بازالت سنگهای غالب در ماه هستند، مقادیر قابل توجهی از چندین نوع سنگ مرتبط دیگر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگرچه بازالت و بازالت با سنگ های غالب بر روی ماه هستند، اما مقادیر قابل توجهی از چندین نوع سنگ مرتبط دیگر رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is a sheer basalt rock cliff on which thousands of razor bills, guillemots, kittiwakes, shags and fulmars nest.
[ترجمه گوگل]این صخره صخره ای از سنگ بازالت است که هزاران تیغ، گیله، کیتی واک، شگ و فولمار روی آن لانه می کنند
[ترجمه ترگمان]این صخره یک صخره سنگی است که در آن هزاران of، guillemots، kittiwakes، shags و fulmars وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Towering in close symmetry, these basalt columns near Fingal's Cave form the base of the Scottish island of Staffa.
[ترجمه گوگل]این ستونهای بازالتی در نزدیکی غار فینگال که به تقارن نزدیکی بالا هستند، پایه جزیره اسکاتلند Staffa را تشکیل میدهند
[ترجمه ترگمان]این ستون های بازالت در نزدیکی غار s، که در نزدیکی غار Fingal قرار دارند، پایه جزیره اسکاتلند of را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The substrate is mainly basalt and volcanic clastic rock, and then limestone and phosphorite in seamounts MA, MC, MD, ME, MF from Magellan seamounts.
[ترجمه گوگل]بستر عمدتاً بازالت و سنگهای آواری آتشفشانی و سپس سنگ آهک و فسفریت در کوههای دریایی MA، MC، MD، ME، MF از کوههای دریایی ماژلان است
[ترجمه ترگمان]این لایه عمدتا از سنگ بازالت و سنگ آتشفشانی بوده است و بعد از آن سنگ آهک و سنگ آهک در seamounts MA، MC، MD، نیروی مهدی از Magellan seamounts
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Mainly is basalt and tuff, secondly become for the alteration basalt and andesite.
[ترجمه گوگل]به طور عمده بازالت و توف است، در مرحله دوم تبدیل به بازالت و آندزیت دگرسانی می شود
[ترجمه ترگمان]به طور عمده، بازالت و tuff است، ثانیا برای تغییر بازالت و andesite
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Leucite basalt was solidified by secondary magma, which was produced by fractional crystallization of a small amount (14%) of accumulative rock from primitive magma and assimilation of granite(28%).
[ترجمه گوگل]بازالت لوسیت توسط ماگمای ثانویه جامد شد که با تبلور جزئی مقدار کمی (14٪) سنگ تجمعی از ماگمای اولیه و جذب گرانیت (28٪) ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]بازالت Leucite با ماگما متوسطه، که با crystallization کسری از مقدار کمی (۱۴ %)از سنگ جمع شونده از ماگما اولیه و جذب گرانیت (۲۸ %)تولید شد، سفت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Basalt, basalt everywhere, and not a drop of water in sight.
[ترجمه گوگل]بازالت، همه جا بازالت، و قطره ای آب در چشم نیست
[ترجمه ترگمان]بازالت و basalt در همه جا و نه یک قطره آب در چشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Closed basins as deep as 135 feet were bitten out of the underlying basalt.
[ترجمه گوگل]حوضچه های بسته به عمق 135 فوت از بازالت زیرین گاز گرفته شدند
[ترجمه ترگمان]حوضه های بسته به اندازه ۱۳۵ فوت از بازالت اصلی جدا شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید