barrelled

جمله های نمونه

1. One rotten apple spoils the whole barrel.
[ترجمه گوگل]یک سیب گندیده کل بشکه را خراب می کند
[ترجمه ترگمان]یک سیب گندیده کل بشکه را خراب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An empty barrel makes more noise than a full one.
[ترجمه گوگل]یک بشکه خالی بیشتر از بشکه پر سروصدا می دهد
[ترجمه ترگمان] یه بشکه خالی بیشتر از یه آدم پر سر و صدا می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They got through two barrels of beer.
[ترجمه گوگل]آنها از دو بشکه آبجو عبور کردند
[ترجمه ترگمان]دو بشکه آبجو داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I drew off three pints of beer from the barrel.
[ترجمه گوگل]سه پیمانه آبجو از بشکه بیرون آوردم
[ترجمه ترگمان]سه لیوان آبجو از بشکه بیرون کشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They filled the barrels with cider.
[ترجمه گوگل]بشکه ها را با سیب پر کردند
[ترجمه ترگمان]بشکه ها را با شراب سیب پر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A barrel swells in the middle.
[ترجمه گوگل]یک بشکه در وسط متورم می شود
[ترجمه ترگمان]یک بشکه آب در وسط باد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Oil prices fell to $9 a barrel.
[ترجمه گوگل]قیمت نفت به 9 دلار در هر بشکه کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]قیمت نفت به ۹ دلار در هر بشکه کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They planned to barrel the beer next Monday.
[ترجمه گوگل]آنها قصد داشتند دوشنبه آینده آبجو را بشکه کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها قصد داشتند دوشنبه آینده آبجو را بشکه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The wine is aged in oak barrels.
[ترجمه گوگل]این شراب در بشکه های بلوط کهنه می شود
[ترجمه ترگمان]شراب در بشکه های چوب بلوط کهن سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The tanker took on 200,000 barrels of crude oil.
[ترجمه گوگل]این نفتکش 200 هزار بشکه نفت خام حمل کرد
[ترجمه ترگمان]تانکر ۲۰۰ هزار بشکه نفت خام به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The price of oil had fallen to $16 per barrel.
[ترجمه گوگل]قیمت نفت به 16 دلار در هر بشکه کاهش یافته بود
[ترجمه ترگمان]قیمت نفت به ۱۶ دلار در هر بشکه کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That is a barrel to catch rain water.
[ترجمه گوگل]که بشکه ای برای گرفتن آب باران است
[ترجمه ترگمان]این یک بشکه برای گرفتن آب باران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The oil well flowed 80 barrels a day.
[ترجمه گوگل]چاه نفت 80 بشکه در روز جریان داشت
[ترجمه ترگمان]چاه نفت در روز ۸۰ بشکه در روز جریان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The heavy guns sank up to their barrels in the mud.
[ترجمه گوگل]اسلحه های سنگین تا لوله های خود در گل فرو رفتند
[ترجمه ترگمان]تفنگ هایشان در گل فرو رفتند و در گل فرو رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He tilted the barrel so as to empty it.
[ترجمه گوگل]بشکه را کج کرد تا خالی شود
[ترجمه ترگمان]بشکه را خم کرد تا آن را خالی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• having a certain number or kind of barrels (double-barreled, etc.); packed in a barrel

پیشنهاد کاربران