معنی: رگبار گلوله، سدبندی، بطور مسلسل بیرون دادنمعانی دیگر: (ارتش) سد آتش (رگبار گلوله یا پیکان و غیره برای جلوگیری از حرکت دشمن و یا دادن پوشش به نیروهای خودی)، رگبار (گلوله و غیره)، حمله ی مداوم و سنگین، ضربات پیاپی، آتش سدکننده ایجاد کردن، گلوله باران کردن، زیر آتش توپخانه گرفتن، حمله کردن، آب بند (که برای بالاآوردن سطح آب رودخانه و جاری شدن آن به نهر آبیاری ساخته می شود نه برای ذخیره ی آب و نیروی برق)، بند، سد، خور
• (2)تعریف: a man-made obstruction placed in a waterway to slow the flow or increase the depth of the water; dam. • مشابه: dam
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: barrages, barraging, barraged
• : تعریف: to subject to a barrage, as of gunfire or words. • مشابه: bombard, volley
- They barraged me with questions.
[ترجمه Darkness] آنها من را سوال باران کردند
|
[ترجمه گوگل] آنها مرا با سؤالات به رگبار بستند [ترجمه ترگمان] اونا منو با سوال کردن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. a barrage of arrows
رگباری از پیکان
2. a barrage of criticism
رگباری از انتقاد
3. to lay down a barrage
سد آتش ایجاد کردن
4. the artillery laid down a barrage from the flanks
توپخانه از دو جناح سد آتش ایجاد کرد.
5. The two fighters were driven off by a barrage of anti-aircraft fire.
[ترجمه گوگل]دو جنگنده بر اثر رگبار آتش ضدهوایی رانده شدند [ترجمه ترگمان]این دو مبارز توسط یک آتش ضد هوایی منفجر شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Troops unleashed a barrage of grenades.
[ترجمه گوگل]سربازان رگبار نارنجک پرتاب کردند [ترجمه ترگمان]نیروهای نظامی یک رگبار نارنجک را رها کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They built a barrage across the bay.
[ترجمه گوگل]آنها یک رگبار در سراسر خلیج ایجاد کردند [ترجمه ترگمان]آن ها بر روی خلیج یک سیل بند ساختند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The TV station has received a barrage of complaints about the amount of violence in the series.
[ترجمه محمد جواد] ایستگاه تلویزیون رگباری از شکایات در باره مقدار پرخاشگری سریال ها دریافت کرده است
|
[ترجمه گوگل]شبکه تلویزیونی رگباری از شکایت از میزان خشونت در این سریال دریافت کرده است [ترجمه ترگمان]ایستگاه تلویزیون، سیلی از شکایات را در مورد میزان خشونت در این مجموعه دریافت کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The council is standing firm against the barrage of protest.
[ترجمه گوگل]شورا در برابر رگبار اعتراضات محکم ایستاده است [ترجمه ترگمان]این شورا محکم در برابر رگبار تظاهرات ایستادگی می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The reporters kept up a constant barrage of questions.
[ترجمه گوگل]خبرنگاران رگباری از سؤالات را مدام مطرح می کردند [ترجمه ترگمان]خبرنگاران، یک سیلی دائمی از سوالات را بالا نگه داشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The proposed tidal barrage would generate enough electricity to supply between 60 000 and 80 000 homes.
[ترجمه گوگل]رگبار جزر و مدی پیشنهادی می تواند برق کافی برای تامین بین 60000 تا 80000 خانه تولید کند [ترجمه ترگمان]این سیل بند جزر و مد پیشنهادی، برق کافی برای تامین انرژی بین ۶۰۰۰۰ تا ۸۰ هزار خانه را تولید خواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This sounds like a barrage of accusation—I don'tintend it to be.
[ترجمه گوگل]این مانند رگباری از اتهام به نظر می رسد - من چنین قصدی ندارم [ترجمه ترگمان]این مثل رگبار اتهام است - من نمی خواهم این طور باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Erika picked up the phone and through a barrage of crackles heard a familiar voice.
[ترجمه گوگل]اریکا گوشی را برداشت و از میان انبوهی از ترقه ها صدایی آشنا شنید [ترجمه ترگمان]اریکا گوشی را برداشت و با صدایی که صدای آشنایی به گوش می رسید صدای آشنایی را شنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A barrage would halt the flow upstream and lift the water level.
[ترجمه گوگل]رگبار جریان بالادست را متوقف میکند و سطح آب را بالا میبرد [ترجمه ترگمان]سیلی جلوی جریان آب را متوقف کرده و سطح آب را بالا می برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The attack jumped off under cover of a barrage.
[ترجمه گوگل]حمله تحت پوشش یک رگبار پرید [ترجمه ترگمان]این حمله تحت پوشش یک سیل بند بوجود آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
رگبار گلوله (اسم)
barrage
سدبندی (اسم)
barrage
بطور مسلسل بیرون دادن (فعل)
barrage
تخصصی
[عمران و معماری] سد - بند با دریچه های متحرک - آب بند - سدخاکی - سد تنظیم [زمین شناسی] سد رودخانه ای ساختمان بزرگی که از یک سمت رودخانه، به سمت دیگر نصب می شود به منظور ذخیره آب، معمولا جهت آبیاری. اگر نیروی ییدروالکتریک نیز تولید شود ،ساختمان مربوط عموما سد نامیده می شود [آب و خاک] بند دریچه دار
انگلیسی به انگلیسی
• river dam; barrier of artillery fire to prevent enemy advance, bombardment; numerous questions overwhelm or bombard with questions a barrage of questions or complaints is a large amount of them.
پیشنهاد کاربران
ریشه کلمه "barrage" 1 ریشه فرانسوی: کلمه "barrage" از زبان فرانسوی گرفته شده است. در فرانسه، کلمه barrage به معنی سد یا مانع است. این کلمه از فعل "barrer" گرفته شده که به معنای بستن، مسدود کردن یا سد کردن است. این فعل از کلمه "barre" ( به معنی "میله" یا "بار" ) می آید. ... [مشاهده متن کامل]
◦ "Barre" به معنای یک میله یا مانع است که معمولاً برای بسته نگه داشتن درب یا مسدود کردن چیزی استفاده می شود. ◦ "Barrer" به معنای بستن یا مسدود کردن است که به این معنا رسیده که "barrage" به سد یا مانعی اشاره دارد که چیزی را مسدود یا محدود می کند. 2 توسعه معنای نظامی: در ابتدا، در معنای نظامی، "barrage" به حمله توپخانه ای یا آتش شدید اشاره داشت. این استفاده استعاری از آن جهت بود که حملات توپخانه ای به طور مداوم و با شدت زیاد به سمت دشمن شلیک می شدند و به نوعی یک "ممانعت" یا "مسدود کردن" راه های دشمن در برابر پیشروی بود. 3 استعاره از "سد" به "حمله" یا "انتقاد": از آنجا که یک "barrage" معمولاً به معنای حملات پی درپی است، این کلمه به تدریج به صورت استعاری به مجموعه ای از حملات متوالی ( چه نظامی، چه سوالات، چه انتقادات ) تبدیل شد. مشابه اینکه یک سد آب را مسدود می کند، یک مجموعه حملات یا سوالات به طور مداوم می تواند مانعی برای فرد یا گروهی ایجاد کند. خلاصه ریشه شناسی: • "Barrage" از فعل "barr�" در فرانسه آمده که به معنای "مسدود کردن" است. • این کلمه ابتدا به معنای یک سد یا مانع به کار می رفت و سپس به طور استعاری به حمله توپخانه ای و حملات متوالی گسترش یافت. • در نهایت، به معنای مجموعه ای از سوالات یا انتقادات یا حتی موانع استعاری به طور گسترده ای استفاده شد. این استدلال ها نشان می دهند که چرا کلمه "barrage" در معانی مختلفی به کار می رود، اما همه آن ها به نوعی با مسدود کردن، ممانعت یا شدت در ارتباط هستند. بله، حتماً! در اینجا چند مکالمه برای کلمه "barrage" آوردم که معانی مختلف این کلمه رو پوشش می ده. این واژه بیشتر به معنای یک سد یا مانع و یا حملات یا سوالات متوالی استفاده می شود. 1. بمباران ( حمله متوالی یا شدت حملات ) معنی: حملات شدید یا متوالی، معمولاً به صورت توپخانه ای یا با سلاح های سنگین 1. 1 A: The enemy launched a barrage of artillery at the city. B: How long did the attack last? A: About two hours. It was intense. ترجمه: A: دشمن یک حمله توپخانه ای به شهر انجام داد. B: حمله چقدر طول کشید؟ A: حدود دو ساعت. خیلی شدید بود. 1. 2 A: The barrage from the artillery is relentless. B: We need to take cover quickly! ترجمه: A: حملات توپخانه ای بی وقفه است. B: باید سریعاً پناه بگیریم! 1. 3 A: They faced a barrage of rockets at the border. B: That must have been terrifying. ترجمه: A: اون ها در مرز با حملات موشکی روبه رو شدند. B: باید وحشتناک بوده باشه. 2. حملات سوالی یا انتقادی متوالی معنی: یک سری از سوالات یا انتقادات که به طور متوالی مطرح می شوند 2. 1 A: After the presentation, the CEO faced a barrage of questions from the audience. B: I’m sure it was hard to answer all of them. A: Yes, it was overwhelming. ترجمه: A: بعد از ارائه، مدیرعامل با یک سری سوالات از طرف حضار روبه رو شد. B: مطمئنم جواب دادن به همه شون سخت بود. A: بله، واقعاً طاقت فرسا بود. 2. 2 A: The politician was hit with a barrage of criticisms during the debate. B: That’s common in such high - stakes discussions. ترجمه: A: سیاستمدار در طول مناظره با یک سری انتقادات روبه رو شد. B: این در چنین بحث های حساس عادیه. 2. 3 A: She had to answer a barrage of questions about her new book. B: It must have been exhausting! ترجمه: A: او مجبور شد به یک سری سوالات در مورد کتاب جدیدش پاسخ بده. B: باید خیلی خسته کننده بوده باشه! 3. سد یا مانع ( فیزیکی یا استعاری ) معنی: مانع یا سدی که برای جلوگیری از چیزی ساخته می شود 3. 1 A: The government built a barrage to control the river’s flow. B: It helps prevent flooding during the rainy season. ترجمه: A: دولت یک سد برای کنترل جریان رودخانه ساخت. B: این کمک می کنه از سیلاب ها در فصل بارانی جلوگیری بشه. 3. 2 A: They constructed a barrage to prevent seawater from entering the harbor. B: That’s a smart move for protecting the coastline. ترجمه: A: اون ها یک سد برای جلوگیری از ورود آب دریا به بندر ساختن. B: این یک حرکت هوشمندانه برای حفاظت از ساحل بود. 3. 3 A: The government is considering building a barrage to control the flooding in the region. B: It’s necessary to protect the crops and communities. ترجمه: A: دولت در حال بررسی ساخت یک سد برای کنترل سیلاب ها در منطقه است. B: این برای حفاظت از مزارع و جوامع ضروریه. chatgpt
↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید: 📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم barr 📌 این ریشه، معادل "barrier" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "barrier" یا "obstacle" مربوط هستند. ... [مشاهده متن کامل]
📂 مثال: 🔘 barrage: A barrage of something, such as words or missiles, is an attacking stream that bursts steadily upon someone 🔘 barricade: Render unsuitable for passage 🔘 embarrassment: The shame you feel when your inadequacy or guilt is made public
✍ توضیح: A concentrated artillery or verbal attack; overwhelming quantity 💥🗣 🔍 مترادف: Bombardment ✅ مثال: The reporter faced a barrage of questions from the press after the announcement.
سیلی از / رگباری از مثلاً : رگبار انتقادات / سیلی از سوالات/ سیل شکایات a lot of criticism, questions, complaints etc that are said at the same time, or very quickly one after :another a barrage of questions
۱. سد. بند ۲. ( نظامی ) سد آتش ۳. ( مجازی ) سیل. رگبار مثال: A barrage of bullet رگباری از گلوله
noun. Military. a heavy barrier of artillery fire to protect one's own advancing or retreating troops or to stop the advance of enemy troops. an overwhelming quantity or explosion, as of words, blows, or criticisms: a barrage of questions ... [مشاهده متن کامل]
نظامی/ آتشباری، سد آتش توپخانه برای جلوگیری از پیشروی دشمن یا پوشش نیروهای خودی
barrage ( علوم نظامی ) واژه مصوب: سد آتش تعریف: تیراندازی پیوسته برای ایجاد خط آتش و جلوگیری از پیشروی دشمن و حفاظت از نیروهای خودی
A barrage of یک سلسله، یک رشته I took a barrage of psychological tests
آتش باران
دامپزشکی و علوم دامی سیگنال ( نوروبیولوژی )
رگباری
tidal barrage منظور سدهای جذر و مد هست که در قسمت زیرین سد بر سر راه آب، توربین هایی برای تولید انرژی قرار میدهند.