barrack

/ˈbærək//ˈbærək/

معنی: کلبه یا اطاقک موقتی، سرباز خانه، منزل کارگران، انبارگاه، در سربازخانه جادادن
معانی دیگر: (معمولا جمع) خوابگاه سربازان، ساختمان (های) سربازخانه، (جمع) پادگان، در سربازخانه یا ساختمان کارگری جای دادن، ساختمان کارگری، خوابگاه کارگری، آپارتمان های کارگری، (استرالیا) هو کردن، همهمه کردن، (سر کسی) فریاد کشیدن، انبارکاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (usu. pl.) a large, plain building or group of buildings, esp. used as temporary housing for soldiers.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: barracks, barracking, barracked
• : تعریف: to house in barracks.

- They barracked the soldiers for the night.
[ترجمه گوگل] آنها سربازان را شبانه پادگان کردند
[ترجمه ترگمان] آن ها سربازان را برای شب آماده می ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to stay in barracks.

- We barracked the whole time instead of camping in tents.
[ترجمه گوگل] ما به جای چادر زدن در تمام مدت پادگان کردیم
[ترجمه ترگمان] ما همه وقت رو به جای چادر زدن تو چادر به هم زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. he did not like barrack life
زندگی در سربازخانه را دوست نداشت.

2. The crowd began to barrack the visiting team.
[ترجمه گوگل]جمعیت شروع به بستن تیم مهمان کردند
[ترجمه ترگمان]جمعیت شروع به barrack کردن تیم میهمان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Platoon sergeants fell their men in on the barrack square.
[ترجمه گوگل]گروهبان های جوخه افراد خود را در میدان پادگان به زمین زدند
[ترجمه ترگمان]گروهبان ها هر دو گروهبان خود را در میدان سربازخانه مشاهده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The battalion formed up by companies on the barrack square.
[ترجمه گوگل]گردانی که توسط گروهان در میدان پادگان تشکیل شده بود
[ترجمه ترگمان]این گردان از سوی شرکت هایی در میدان سربازخانه تشکیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. to GI the barrack.
[ترجمه گوگل]به GI پادگان
[ترجمه ترگمان]خانه سربازخانه را سوراخ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ever got across to Prisoner Barrack B, Kapowski?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال به زندانی باراک B، کاپوسکی برخورد کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]آیا تا به حال به to B، Kapowski وارد شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tsarevich Alexei himself drops in by our barrack with his teachers.
[ترجمه گوگل]خود تزارویچ الکسی با معلمانش وارد پادگان ما می شود
[ترجمه ترگمان]ولیعهد آل کسی با استادان خود از خانه بیرون می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The monastery was square - roofed, austere, with barrack windows.
[ترجمه گوگل]صومعه مربع بود - مسقف، شیک، با پنجره های سربازخانه
[ترجمه ترگمان]صومعه با سقف مربعی، تیره رنگ و با پنجره های barrack ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The soldiers had to swab out the barrack – room before inspection.
[ترجمه گوگل]سربازان مجبور شدند قبل از بازرسی، اتاق پادگان را بیرون بیاورند
[ترجمه ترگمان]سربازان مجبور بودند قبل از بازرسی از کلبه کاه گلی بیرون بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A barrack room and a baseball bat?
[ترجمه گوگل]اتاق پادگان و چوب بیسبال؟
[ترجمه ترگمان]یه اتاق سربازخانه و یه چوب بیس بال؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And I'm Major William Kingsley, Barrack Officer.
[ترجمه گوگل]و من سرگرد ویلیام کینگزلی، افسر پادگان هستم
[ترجمه ترگمان]و من سرگرد ویلیام کینگزلی هستم، افسر پلیس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The soldiers were at drill in the barrack square.
[ترجمه گوگل]سربازان در میدان پادگان مشغول تمرین بودند
[ترجمه ترگمان]سربازان در میدان سربازخانه مجاور تمرین می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Group Captain HenrI Dubois, the Barrack Officer at Colditz.
[ترجمه گوگل]کاپیتان گروه هنری دوبوا، افسر پادگان در کولدیتز
[ترجمه ترگمان]\"گروه\" کاپیتان henri \"، افسر\" barrack Officer \"در\" Colditz
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The battalion formed up by company on the barrack square.
[ترجمه گوگل]گردانی که توسط گروهان در میدان پادگان تشکیل شد
[ترجمه ترگمان]گردان در میدان سربازخانه مجاور تشکیل داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کلبه یا اطاقک موقتی (اسم)
barrack

سرباز خانه (اسم)
barrack, soldiers' home, casern, caserne

منزل کارگران (اسم)
barrack

انبارگاه (اسم)
barrack, depot

در سربازخانه جا دادن (فعل)
barrack

تخصصی

[عمران و معماری] آشغالگیر میله ای
[زمین شناسی] آشغالگیر میله ای
[آب و خاک] آشغالگیر میله ای

انگلیسی به انگلیسی

• loudly encourage, loudly disapprove (at a sporting event); voice opinions loudly
a barracks is a building or group of buildings in which members of the armed forces live and work.
if you barrack someone, you shout loudly in order to interrupt them when they are making a speech.

پیشنهاد کاربران

پادگان
1 )
a building or set of buildings used especially for lodging soldiers in garrison
_usually used in plural
2 )
A :
a structure resembling a shed or barn that provides temporary housing
...
[مشاهده متن کامل]

—usually used in plural
B :
housing characterized by extreme plainness or dreary uniformity
—usually used in plural
سرباز خانه ( ساختمانی در پادگان که سربازان در آنجا اقامت دارن و حکم منزلشون رو داره )

بپرس