baronial

/bəˈroʊniəl//bəˈrəʊniəl/

معنی: بارونی، مربوط به بارون
معانی دیگر: مناسب بارون، وابسته به بارون (ها)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to a baron, or the order of barons.

- baronial rank
[ترجمه گوگل] رتبه بارونی
[ترجمه ترگمان] مربوط به بارون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: suitable for a baron; sumptuous, splendid, or magnificent.

- a baronial manor
[ترجمه گوگل] یک عمارت بارونی
[ترجمه ترگمان] یه ملک مربوط به بارون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a baronial mansion
منزل درخور بارون ها

2. It has a baronial castle which was rebuilt in the early sixteenth century after fire destruction.
[ترجمه گوگل]این قلعه دارای یک قلعه بارونی است که در اوایل قرن شانزدهم پس از تخریب آتش بازسازی شد
[ترجمه ترگمان]این کاخ یک قلعه baronial است که در اوایل قرن شانزدهم بعد از نابودی حریق بازسازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So the old-fashioned horse-rearing aristocrats, in their baronial castles at places like Amphana, had their rivals.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اشراف قدیمی اسب‌پروری، در قلعه‌های بارونی خود در مکان‌هایی مانند آمفانا، رقبای خود را داشتند
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب اشراف دیرین پرورش اسب که در کاخه ای اعیانی خود در مکان هایی مانند Amphana، رقیبان خود را داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is Ma Yun's latter the most baronial conception.
[ترجمه گوگل]این مفهوم دوم ما یون بارونی ترین تصور است
[ترجمه ترگمان]این خانم Ma از most conception است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Development is a dimensions western the area with baronial, very formidable task develops a project.
[ترجمه گوگل]توسعه در ابعاد غرب منطقه با بارونی، کار بسیار مهیب توسعه یک پروژه است
[ترجمه ترگمان]توسعه ابعادی در غرب منطقه با baronial است، که وظیفه بسیار قدرتمندی یک پروژه را توسعه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The baronial class had now a fresh generation of leaders.
[ترجمه گوگل]طبقه بارونی اکنون نسل جدیدی از رهبران داشت
[ترجمه ترگمان]کلاس baronial اکنون نسلی جدید از رهبران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The rooms have a baronial feel, with oak paneling and leather sofas.
[ترجمه گوگل]اتاق‌ها حس بارونی دارند، با پوشش‌های چوبی بلوط و مبل‌های چرمی
[ترجمه ترگمان]اتاق ها یک حس بارونی دارند که قاب چوب بلوط و کاناپه چرمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We do not have so baronial geographical setting, but the environment that we have beautiful, nature.
[ترجمه گوگل]ما موقعیت جغرافیایی آنچنان بارونی نداریم، بلکه محیطی که داریم، طبیعتی زیبا داریم
[ترجمه ترگمان]ما چنین محیط جغرافیایی baronial را نداریم، بلکه محیطی است که ما زیبا و طبیعت داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They can not understand the baronial ideal of their boss probably, however, they however the intent that trustily is carrying out a boss.
[ترجمه گوگل]آنها احتمالاً نمی توانند ایده آل بارونی رئیس خود را درک کنند، با این حال، آنها قصد دارند که با اطمینان یک رئیس را انجام دهند
[ترجمه ترگمان]با این حال، آن ها نمی توانند بهترین ایده آل رئیس خود را درک کنند، با این حال، آن ها قصد دارند که trustily یک رئیس را باخود حمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They are single constructions, be still the baronial mark of how-to range ?
[ترجمه گوگل]آنها سازه های منفرد هستند، هنوز علامت بارونی نحوه برد هستند؟
[ترجمه ترگمان]آن ها یک ساختار واحد هستند، که هنوز علامت baronial این است که چگونه - تا چه حد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this baronial and in the world that is full of value competition, everybody can seek the seat that belongs to his.
[ترجمه گوگل]در این بارونی و در دنیایی که پر از رقابت ارزشی است، هرکس می تواند به دنبال کرسی باشد که متعلق به خودش است
[ترجمه ترگمان]در این baronial و در جهانی که پر از رقابت ارزشی است، همه می توانند به دنبال جایی باشند که متعلق به اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is a baronial program.
[ترجمه گوگل]این یک برنامه بارونی است
[ترجمه ترگمان]این یک برنامه baronial است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It also contained an immense number of domestic servants and other members of royal, baronial and ecclesiastical households.
[ترجمه گوگل]همچنین شامل تعداد زیادی از خادمان خانگی و سایر اعضای خانوارهای سلطنتی، بارونی و کلیسایی بود
[ترجمه ترگمان]همچنین شامل تعداد زیادی از کارمندان داخلی و دیگر اعضای خانواده سلطنتی، بارون اعیان و کلیسایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With the establishment of strong dynasties, civil wars and baronial insurrections were quelled or kept under control.
[ترجمه گوگل]با ایجاد سلسله های قوی، جنگ های داخلی و شورش های بارونی ها سرکوب شد یا تحت کنترل بود
[ترجمه ترگمان]با استقرار سلسله های قدرتمند، جنگ های داخلی و insurrections baronial، تحت کنترل قرار گرفته یا تحت کنترل قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This era was packed with architectural revivals including Italianate and baronial.
[ترجمه گوگل]این دوران مملو از احیای معماری از جمله ایتالیایی و بارونی بود
[ترجمه ترگمان]این دوره مملو از revivals معماری از جمله Italianate و baronial بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بارونی (صفت)
baronial

مربوط به بارون (صفت)
baronial

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to a baron; noble, aristocratic
baronial means belonging or relating to a baron or barons.

پیشنهاد کاربران

بپرس