barnyard

/ˈbɑːrˌnjɑːrd//ˈbɑːnjɑːd/

معنی: محوطهء اطراف انبار، حیاط انبار
معانی دیگر: محوطه ی اطراف انبار روستایی، حیاط جلوی کاهدان (که معمولا با نرده محصور است)، وابسته به حیاط کاهدان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a yard or fenced area adjacent to a barn, esp. an enclosure for livestock and other farm animals.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to a barnyard.

(2) تعریف: bawdy or vulgar.

- barnyard humor
[ترجمه گوگل] طنز باغچه
[ترجمه ترگمان] barnyard
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The market traders cried out like barnyard cocks.
[ترجمه گوگل]سوداگران بازار مانند خروس های انباری فریاد می زدند
[ترجمه ترگمان]تاجران بازار مثل خروس های جنگی سر و صدا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The barnyard grass in the rice fields should be pulled out quickly.
[ترجمه گوگل]علف باغ در مزارع برنج باید به سرعت بیرون کشیده شود
[ترجمه ترگمان]علف انباشته در مزارع برنج باید به سرعت بیرون کشیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In classic barnyard fashion, it was scratching, pecking and clucking.
[ترجمه گوگل]در مد کلاسیک باغچه، خراش، نوک زدن و کوبیدن بود
[ترجمه ترگمان]در این حیاط، مد افتاده بود و صدای جیر جیر کردن پاهایش به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They have spread barnyard manure, so the crops are especially hardy.
[ترجمه گوگل]آنها کود باغچه را پخش کرده اند، بنابراین محصولات به خصوص مقاوم هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها کود و کود را پراکنده می کنند، بنابراین محصولات به طور ویژه ای مقاوم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The turkey struts about ( the barnyard ).
[ترجمه گوگل]بوقلمون در اطراف ( انباری ) می چرخد
[ترجمه ترگمان]ترکیه در اطراف (در اطراف)در کنار هم قدم می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Biological activities of a herbicidal compound JS913 to barnyard grass and corn in soils with different sand or water content were studied by pre-emergence watering application method.
[ترجمه گوگل]فعالیت‌های بیولوژیکی یک ترکیب علف‌کش JS913 به علف باغ و ذرت در خاک‌هایی با محتوای ماسه یا آب متفاوت با روش کاربرد آبیاری پیش رویشی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]فعالیت های بیولوژیکی یک ترکیب شیمیایی JS۹۱۳ با علف و ذرت در خاک با ماسه و یا مقدار آب مختلف، با استفاده از روش برنامه آبیاری پیش از ظهور مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After the dust has settled, wheat and barnyard grass will become clear at a glance.
[ترجمه گوگل]پس از نشستن گرد و غبار، گندم و علف باغ در یک نگاه مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]پس از این که گرد و غبار نشست، گندم و حیاط اصطبل در یک نگاه روشن خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He walked up to the barnyard in a royal way.
[ترجمه گوگل]او به شیوه ای سلطنتی به سمت انباری رفت
[ترجمه ترگمان]او در یک راه سلطنتی به حیاط رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I still had two barnyard grass - made bun stock, so I would like to do some taskworks.
[ترجمه گوگل]من هنوز دو چمن باغچه داشتم که از نان ساخته شده بود، بنابراین می خواهم کارهایی را انجام دهم
[ترجمه ترگمان]من هنوز دوتا علف تازه خریده بودم، برای همین دلم می خواد یه سری کاره ای احمقانه انجام بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Roosters crowed the sleeping barnyard up.
[ترجمه گوگل]خروس ها حیاط خواب را به بالا می خوانند
[ترجمه ترگمان]Roosters حیاط را با صدای بلند می خواندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There was a half of bason of offwhite barnyard grass flour on the chopping board, it looked like arranging for in advance.
[ترجمه گوگل]روی تخته خرد کن نیمی از آرد علف باغچه سفید رنگ بود، به نظر می رسید که از قبل مرتب شده بود
[ترجمه ترگمان]تقریبا نیمی از آرد و علف های هرز و علف هرز را که روی تخته خرد شده بود، پیدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rain fell in the barnyard and ran in crooked courses down into the lane where thistles and pigweed grew.
[ترجمه گوگل]باران در حیاط انبار بارید و در مسیرهای کج به سمت مسیری که خار و علف خوک در آن رشد می کردند می دوید
[ترجمه ترگمان]باران به حیاط افتاد و در کوره راه های پرپیچ و خم به کوچه ای افتاد که خار و خار در آن روییده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The green pastures and idyllic barnyard scenes of years past are now distant memories.
[ترجمه گوگل]مراتع سرسبز و مناظر بت‌های باغ طویله سال‌های گذشته اکنون به خاطرات دور تبدیل شده‌اند
[ترجمه ترگمان]چراگاه های سبز و حیاط idyllic در سال های گذشته، خاطرات دوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was here that the ground was tracked up, as in a barnyard.
[ترجمه گوگل]در اینجا بود که زمین مانند یک انباری ردیابی شد
[ترجمه ترگمان]اینجا بود که زمین پیدا شد، درست مثل یک انبار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Daily feeding birds fed pearl millet shell can also be used barnyard grass 60%, millet 30%, millet 10% for the feed mixture.
[ترجمه گوگل]تغذیه روزانه پرندگان تغذیه شده با پوسته ارزن مروارید نیز می تواند از علف باغ 60٪، ارزن 30٪، ارزن 10٪ برای مخلوط خوراک استفاده شود
[ترجمه ترگمان]بیش از ۳۰ درصد ارزن، ارزن، ۳۰ درصد ارزن، و ارزن ۱۰ درصد برای مخلوط خوراک، از ارزن و ارزن و ارزن و ارزن و ارزن و ارزن نیز استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محوطهء اطراف انبار (اسم)
barnyard

حیاط انبار (اسم)
barnyard

انگلیسی به انگلیسی

• fenced area adjoining a barn
a barnyard is a yard next to or near a barn on a farm.

پیشنهاد کاربران

1. منطقه اطراف یک انبار که با حصار محصور شده ( حیاط مجاور انبار که حیوانات توی اون نگهداری و تغدیه میشن ) .
2. ( عامیانه ) ناشایست، زننده، زشت.
مثال:
barnyard animals
barnyard jokes
You are thinking banyard thoughts again
رئیس مزرعه
barnyard ( کشاورزی - علوم دامی )
واژه مصوب: بهاربند
تعریف: محوطۀ حصاربندی شده ای در کنار اصطبل سرپوشیده که برای گردش روزانۀ دام ها در بهار و تابستان احداث می شود

بپرس