• (1)تعریف: any of a large group of marine crustaceans that are free-floating as larvae, but attach to submerged or intertidal surfaces such as wharves, rocks, ship bottoms, and the like, and form sharp-edged shells as adults.
• (2)تعریف: a thing or person that clings tightly.
• (3)تعریف: a type of goose that summers in northern Europe.
جمله های نمونه
1. They scraped off the barnacles that always encrusted on the ship's hull.
[ترجمه ابوذر] آنها صدفهایی را که همیشه به بدنه کشتی میچسبید از بدنه کشتی جدا کردند.
|
[ترجمه گوگل]آنها خراش هایی را که همیشه روی بدنه کشتی قرار داشت، خراش دادند [ترجمه ترگمان]They را که همیشه در تنه کشتی دیده می شدند از زمین می کندند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The paint that puts the skids under barnacles is being adopted by Porter International for protective coatings in the United States.
[ترجمه گوگل]رنگی که لغزش ها را زیر میله ها قرار می دهد توسط پورتر اینترنشنال برای پوشش های محافظ در ایالات متحده استفاده شده است [ترجمه ترگمان]نقاشی که the را زیر barnacles قرار می دهد توسط موسسه بین المللی پورتر برای پوشش های محافظ در ایالات متحده پذیرفته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This will be difficult to carry out on barnacles, but comparatively easy for mussels, limpets or other snails.
[ترجمه گوگل]انجام این کار بر روی ماهی خراطین دشوار خواهد بود، اما برای صدف ها، لمپت ها یا سایر حلزون ها نسبتاً آسان است [ترجمه ترگمان]انجام این کار در barnacles بسیار دشوار است، اما به طور نسبتا ساده برای صدف ها، limpets و یا دیگر حلزون ها راحت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The readings suggest Barnacle Bill is a form of lava called andesite, typically loaded with quartz.
[ترجمه گوگل]خوانشها نشان میدهد که Barnacle Bill نوعی گدازه به نام آندزیت است که معمولاً با کوارتز بارگیری میشود [ترجمه ترگمان]خوانش ها نشان می دهند که Bill یک شکل از گدازه به نام andesite است که معمولا پر از کوارتز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The ends of the boards were crusted with barnacles.
[ترجمه گوگل]انتهای تخته ها با میله ها پوشیده شده بود [ترجمه ترگمان]انتهای تخته های تخته ای که در آن crusted دیده می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A ship freed of barnacles is not yet a ship on course to its destination.
[ترجمه گوگل]کشتیای که از چنگالها آزاد شده باشد، هنوز کشتیای نیست که به مقصد برسد [ترجمه ترگمان]یک کشتی آزاد شده از barnacles هنوز یک کشتی در مسیر مقصد نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. At dawn two men with barnacles covering their beautiful skin approached them.
[ترجمه گوگل]در سحر دو مرد با خرطوم هایی که پوست زیبایشان را پوشانده بود به آنها نزدیک شدند [ترجمه ترگمان]در سپیده دم، دو مرد با barnacles که پوست زیبای خود را پوشانده بودند به آن ها نزدیک شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Mussels and various species of barnacle are obvious examples.
[ترجمه گوگل]صدفها و گونههای مختلف ماهی از نمونههای بارز آن هستند [ترجمه ترگمان]mussels و گونه های مختلف of نمونه های بارز هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To others, he is a barnacle that has fastened itself to the underside of our patent system so tenaciously that the most powerful corporations in the world cannot pry it off.
[ترجمه گوگل]از نظر دیگران، او سنگری است که به قدری سرسخت خود را به سیستم ثبت اختراع ما چسبانده است که قدرتمندترین شرکت های جهان نمی توانند آن را از بین ببرند [ترجمه ترگمان]برای دیگران، او یک barnacle است که خودش را به زیر سیستم ثبت اختراع ما بسته است تا بدین ترتیب با سرسختی که قدرتمندترین شرکت ها در جهان نمی توانند آن را از بین ببرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Goose barnacle Capitulum mitella is a seafood with high nutrition and multiple biological and health benefits. To study its digestive functionality can provide theoretical foundation for its breeding.
[ترجمه گوگل]ماهی غاز Capitulum mitella یک غذای دریایی با مواد مغذی بالا و فواید بیولوژیکی و سلامتی متعدد است مطالعه عملکرد گوارشی آن می تواند پایه های نظری برای پرورش آن فراهم کند [ترجمه ترگمان]Goose barnacle Capitulum یک غذای دریایی با تغذیه بالا و فواید متعدد زیستی و بهداشتی است مطالعه عملکرد گوارشی آن می تواند پایه تئوریک را برای پرورش آن فراهم کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The adhesion mechanism of barnacle, limpet, anemone, tube worm are described in this paper.
[ترجمه گوگل]مکانیسم چسبندگی بارناکل، لیمپت، شقایق، کرم لوله ای در این مقاله توضیح داده شده است [ترجمه ترگمان]مکانیزم چسبندگی of، limpet، anemone، کرم لوله ای در این مقاله توضیح داده می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. An EA spokesman called the tactic barnacle marketing.
[ترجمه گوگل]یکی از سخنگویان EA این تاکتیک را بازاریابی بارناکل نامید [ترجمه ترگمان]یک سخنگوی شرکت الکترونیک این تاکتیک را بازاریابی می نامد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A pedunculate barnacle is attached to the substrate by a fleshy foot or stalk.
[ترجمه گوگل]یک ساقه دمپایی توسط یک پا یا ساقه گوشتی به بستر متصل می شود [ترجمه ترگمان]A pedunculate با پای یا ساقه گوشتی به زیر لایه متصل می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He clung to his mother like a barnacle, ie followed her closely everywhere.
[ترجمه گوگل]او مانند یک گلوله به مادرش چسبیده بود، یعنی همه جا او را از نزدیک دنبال می کرد [ترجمه ترگمان]به مادرش چسبیده بود و به هر جا که بود به دنبالش راه افتاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
پوزه بند (اسم)
barnacle, muzzle, nosepiece
انبر (اسم)
barnacle, pliers, pincers
نوعی صدف (اسم)
barnacle
پوزه بند یا مهاراسب (اسم)
barnacle
انگلیسی به انگلیسی
• marine crustacean which permanently fixes itself to rocks barnacles are small shellfish that fix themselves tightly to rocks and the bottoms of boats.
پیشنهاد کاربران
سخت پوستان دریایی که به صخره ها و کشتی ها می چسبند
در زیست شناسی هم بارناکل، کشتی چسب معنی شده. چون بدنه ی کشتی ها اغلب پوشیده از این صدف هاست.