انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی:
پارس کننده / پرصدا / اهل سر و صدا
در زبان محاوره ای:
سگ پارس کُن، پرسر و صدا، صداش در نمیاد نمی تونه
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( رفتاری – حیوانی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
توصیف سگی که زیاد پارس می کنه یا به طور مداوم صدا درمیاره
مثال: *That little dog is so barky—it never stops yapping. *
اون سگ کوچولو خیلی پرصداست—اصلاً بند نمیاد از پارس کردن.
2. ** ( طنزآمیز – انسانی ) :**
گاهی برای توصیف آدم هایی که زیاد غر می زنن، اعتراض می کنن، یا دائم حرف می زنن
مثال: *He’s being barky today—complaining about everything. *
امروز خیلی بارکی شده—به همه چی گیر می ده.
3. ** ( توصیفی – دیجیتال یا خیابانی ) :**
در فضای اینترنت یا میم ها، برای توصیف سگ هایی که شخصیت پرحرف یا پرانرژی دارن استفاده می شه
مثال: *Not a woofer, just a barky little pupper. *
ووفِر نیست، فقط یه پاپر کوچولوی پرپارس ـه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
noisy – yappy – loud – vocal – chatty – grumbly
پارس کننده / پرصدا / اهل سر و صدا
در زبان محاوره ای:
سگ پارس کُن، پرسر و صدا، صداش در نمیاد نمی تونه
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( رفتاری – حیوانی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
توصیف سگی که زیاد پارس می کنه یا به طور مداوم صدا درمیاره
مثال: *That little dog is so barky—it never stops yapping. *
اون سگ کوچولو خیلی پرصداست—اصلاً بند نمیاد از پارس کردن.
2. ** ( طنزآمیز – انسانی ) :**
گاهی برای توصیف آدم هایی که زیاد غر می زنن، اعتراض می کنن، یا دائم حرف می زنن
مثال: *He’s being barky today—complaining about everything. *
امروز خیلی بارکی شده—به همه چی گیر می ده.
3. ** ( توصیفی – دیجیتال یا خیابانی ) :**
در فضای اینترنت یا میم ها، برای توصیف سگ هایی که شخصیت پرحرف یا پرانرژی دارن استفاده می شه
مثال: *Not a woofer, just a barky little pupper. *
ووفِر نیست، فقط یه پاپر کوچولوی پرپارس ـه.
________________________________________
🔸 مترادف ها: