( عامیانه )
1. وحشتناک، نامطبوع، نچسب، بد.
2. بسیار احساسی یا عصبی شدن.
3. فعل آزار دادن کسی ( یک فعل ضمیر بین barf و out قرار میگیره ) .
4. احساس انزجار، ابراز ناامیدی ( مثل اینکه میگی بیخیال، گندش بزنن، سگ توش، نه بابا، افتضاحه ) .
... [مشاهده متن کامل]
گاهی با خط فاصله barf - out.
مثال:
Mom will barf out if you come home after curfew again
I'm not going to prom with that creep! He totally barfs me out
Spending all day cleaning out the garage is a total barf out
She's dating the obnoxious guy from my econ class? Barf out
That guy is a real barf - out
1. وحشتناک، نامطبوع، نچسب، بد.
2. بسیار احساسی یا عصبی شدن.
3. فعل آزار دادن کسی ( یک فعل ضمیر بین barf و out قرار میگیره ) .
4. احساس انزجار، ابراز ناامیدی ( مثل اینکه میگی بیخیال، گندش بزنن، سگ توش، نه بابا، افتضاحه ) .
... [مشاهده متن کامل]
گاهی با خط فاصله barf - out.
مثال:
بالا آوردن ( تهوع )