bareness


برهنگی، سادگی، بی ارایشی

جمله های نمونه

1. Amy had not mentioned the smallness and bareness of Luis'shome.
[ترجمه گوگل]امی به کوچکی و لختی لوئیس شوم اشاره نکرده بود
[ترجمه ترگمان]ای می هم از کوچکی و برهنگی لویی shome سخن نگفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The place have indeed the bareness that do not suggest hide treasure.
[ترجمه گوگل]این مکان در واقع برهنگی است که نشان از پنهان کردن گنج ندارد
[ترجمه ترگمان]این مکان در واقع برهنگی است که نشان نمی دهد گنج را پنهان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her feet were bare, and their bareness was only a revelation of greater beauty.
[ترجمه گوگل]پاهای او برهنه بود و برهنگی آنها فقط نمایانگر زیبایی بیشتر بود
[ترجمه ترگمان]پاهایش برهنه بودند و برهنگی فقط یک مکاشفه بزرگ تر از زیبایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The place had indeed the bareness that did not suggest hidden treasures.
[ترجمه گوگل]این مکان واقعاً خالی بود که گنجینه های پنهان را نشان نمی داد
[ترجمه ترگمان]این محل کاملا عریان بود که نشان نمی داد treasures مخفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The wood panelling was stripped of any varnish, its bareness somehow complementing the character of the chapel itself.
[ترجمه گوگل]پوشش چوبی از هرگونه لاک پاک شده بود، لخت بودن آن به نوعی شخصیت کلیسای کوچک را تکمیل می کرد
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب به هر صورت که پوشیده از any بود، لخت و عریان شده بود و برهنگی خود را به نحوی کامل تکمیل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The meeting hall was an elongated poorly lighted room bordering on bareness.
[ترجمه گوگل]سالن اجتماعات یک اتاق دراز بود که نور ضعیفی داشت و در حاشیه بود
[ترجمه ترگمان]تالار مجمع یک اتاق روشن و دراز و روشن بود که به برهنگی شباهت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this letter title page bureau has girl's name, but in envelope actually a bareness thing.
[ترجمه گوگل]در این نامه دفتر صفحه عنوان نام دختر دارد، اما در پاکت نامه در واقع یک چیز عریان است
[ترجمه ترگمان]در این نامه، دفتر اداره، اسم دختر دارد، اما در واقع یک چیز برهنگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Heat the heat - shrinkable sleeve, make It'shrink, covering the bareness part of the cable core.
[ترجمه گوگل]گرما را گرم کنید - آستین قابل جمع شدن، It'srink کنید و قسمت خالی هسته کابل را بپوشاند
[ترجمه ترگمان]آستین بالا - shrinkable را حرارت دهید، آن را کوچک کنید و بخش برهنگی هسته کابل را پوشش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Human's love and marriage of thousands of year mean bareness and desertion on the Green Island, while vigorousness and forlornness at the archway below.
[ترجمه گوگل]عشق و ازدواج هزاران ساله انسان به معنای برهنگی و مهجوریت در جزیره سبز است، در حالی که نیرومندی و کسالت در طاق گذرگاه پایین
[ترجمه ترگمان]عشق و ازدواج هزاران سال به معنای برهنگی و ترک در جزیره گرین، در حالی که vigorousness و forlornness در زیر طاقی در پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She was unexpectedly cheerful, and her dining - room had the decency of clean bareness.
[ترجمه گوگل]او به طور غیرمنتظره ای شاد بود و اتاق غذاخوری او نجابتی از عریان بودن داشت
[ترجمه ترگمان]به طور غیر منتظره شاد و سرحال بود، و اتاق ناهار خوری او به حدی بود که برهنگی را لخت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her dining - room had the decency of clean bareness.
[ترجمه گوگل]اتاق ناهار خوری او نجابتی از لختی تمیز داشت
[ترجمه ترگمان]اتاق ناهار خوری او کاملا برهنگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• emptiness; exposed condition; nakedness

پیشنهاد کاربران

بپرس