1. You can't go out bareheaded in this weather.
 [ترجمه گوگل]تو این هوا نمیشه با سر برهنه بیرون رفت 
[ترجمه ترگمان]تو این هوا نمی تونی سر برهنه بیرون بری 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. He was bareheaded in the rain.
3. These kids shouldn't be playing bareheaded in the snow.
 [ترجمه گوگل]این بچه ها نباید سر برهنه در برف بازی کنند 
[ترجمه ترگمان]این بچه ها نباید سر برهنه در برف بازی کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Women with pallid faces flitted bareheaded through the streets searching for their dead or wounded.
 [ترجمه گوگل]زنان با چهره های رنگ پریده با سر برهنه در خیابان ها به دنبال کشته ها یا مجروحان خود می گشتند 
[ترجمه ترگمان]زنانی که چهره های رنگ پریده داشتند با سر برهنه در خیابان ها می گشتند و به دنبال کشته یا مجروح خود می گشتند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Merchants and clerks rushed out from stores, bareheaded, saluting them as they passed.
 [ترجمه گوگل]بازرگانان و کارمندان با سر برهنه از فروشگاه ها هجوم آوردند و هنگام عبور به آنها سلام کردند 
[ترجمه ترگمان]بازرگانان و منشیان با سر برهنه از مغازه ها بیرون دویدند و هنگام عبور به آن ها سلام کردند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. You see true a nuisance, bareheaded bonze wants a comb what to do!
 [ترجمه گوگل]میبینی درسته یه مزاحم، بونز سر برهنه میخواد شانه چیکار کنه! 
[ترجمه ترگمان]سر برهنه و کلاه سر برهنه شانه بالا می اندازد که چه باید کرد! 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Wherefore was he standing bareheaded in the market place?
 [ترجمه گوگل]چرا سر برهنه در بازار ایستاده بود؟ 
[ترجمه ترگمان]بنابراین سر برهنه در بازار سر برهنه ایستاده بود؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. He snatched off his cap and stood bareheaded and panting.
 [ترجمه گوگل]کلاهش را درآورد و سر برهنه ایستاد و نفس نفس می زد 
[ترجمه ترگمان]کلاهش را برداشت و سر برهنه و نفس زنان ایستاد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Is it dangerous to go about bareheaded when it is raining?
 [ترجمه گوگل]آیا سر برهنه رفتن در هنگام باران خطرناک است؟ 
[ترجمه ترگمان]وقتی باران می بارد، سر برهنه به سر و کلاه سر برهنه است؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. A bareheaded and full-faced photo of the victim as well as the relevant pictures that detail the injured parts shall be enclosed in the authentication documents.
 [ترجمه گوگل]یک عکس سر برهنه و تمام رخ قربانی و همچنین تصاویر مربوطه که جزئیات قسمت های آسیب دیده را نشان می دهد باید در اسناد احراز هویت قید شود 
[ترجمه ترگمان]یک عکس با سر برهنه و تصاویر مرتبط از قربانی و نیز تصاویر مرتبط که بخش های آسیب دیده را به تفصیل شرح می دهد باید در اسناد اعتبارسنجی ضمیمه شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. One of the police officers was bareheaded, though in uniform.
 [ترجمه گوگل]یکی از افسران پلیس سر برهنه بود، هر چند با لباس 
[ترجمه ترگمان]یکی از افسران پلیس سر برهنه بود، با این که یونیفورم پوشیده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. He stood bareheaded in the road, watching her quick disappearance.
 [ترجمه گوگل]او با سر برهنه در جاده ایستاده بود و ناپدید شدن سریع او را تماشا می کرد 
[ترجمه ترگمان]سر برهنه در جاده ایستاده بود و ناپدید شدن سریع او را تماشا می کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Darling shave a few bareheaded are best?
 [ترجمه گوگل]عزیزم چندتا سر برهنه تراشیدن بهتره؟ 
[ترجمه ترگمان]عزیزم، عزیزم، سر برهنه چند تا سر برهنه اصلاح می کنی؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Original, mayakefusiji is shave bareheaded comes, that one show is sent already into thin air.
 [ترجمه گوگل]اصلی، mayakefusiji است اصلاح سر برهنه می آید، که یک نشان می دهد در حال حاضر به هوا فرستاده می شود 
[ترجمه ترگمان]اصل، mayakefusiji سر برهنه است و این نشان می دهد که یک نمایش در حال حاضر به هوای رقیق فرستاده می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید