bareback
معنی: بی زین
معانی دیگر: (اسب سواری) بی زین، سوار اسب برهنه

بررسی کلمه
صفت و ( adjective, adverb )
• : تعریف: on the back of a horse, donkey, or the like, without a saddle.
- He is riding bareback.
[ترجمه گوگل] او برهنه سوار است
[ترجمه ترگمان] او بی زین سواری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او بی زین سواری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He is a bareback rider.
[ترجمه گوگل] او یک سوار برهنه است
[ترجمه ترگمان] او یک سوار بی زین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او یک سوار بی زین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بی زین (صفت)
barebacked, bareback
به انگلیسی
• without a saddle
if you ride bareback, you ride a horse without a saddle.
if you ride bareback, you ride a horse without a saddle.
پیشنهاد کاربران
لخت
برهنه
بدون هرگونه پوششی
برهنه
بدون هرگونه پوششی
Sex without a condom, especially anal sex and mainly between two men.
سکس بدون پوشش کاندوم، بویژه سکس مقعدی و عمدتاً بین دو مرد.
سکس بدون پوشش کاندوم، بویژه سکس مقعدی و عمدتاً بین دو مرد.