barbette

/barˈbet//barˈbet/

(استحکامات نظامی) سکوب توپ (که ارتفاع آن به قدری است که تیراندازی از فراز دیوار قلعه را میسر می سازد)، دراستحکامات تپه های خاکی که توپها را بر ان قرارمیدهند، درکشتی جنگی سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند

جمله های نمونه

1. Turret side armor and barbette armor would usually be hit at a more oblique angle, usually circa 30-45 degrees or more, though the very center of the barbette could be hit at near right angles.
[ترجمه گوگل]زره کناری برجک و زره باربت معمولاً با زاویه ای مایل تر، معمولاً در حدود 30 تا 45 درجه یا بیشتر مورد اصابت قرار می گیرند، اگرچه مرکز باربت می تواند در زوایای تقریباً قائم مورد اصابت قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]زره جانبی turret و زره barbette معمولا در یک زاویه مورب، معمولا حدود ۳۰ تا ۴۵ درجه یا بیشتر مورد اصابت قرار می گیرد، اگر چه مرکز of می تواند در نزدیکی زاویه قائمه هدف قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My cousins and I arrived at the second barbette very soon.
[ترجمه گوگل]من و پسرعموهایم خیلی زود به باربت دوم رسیدیم
[ترجمه ترگمان]من و cousins به زودی به the دوم رسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Xiuying Fort Barbette was built in 1891 to defend the southeastern corner of China after the Sino-French War.
[ترجمه گوگل]Xiuying Fort Barbette در سال 1891 برای دفاع از گوشه جنوب شرقی چین پس از جنگ چین و فرانسه ساخته شد
[ترجمه ترگمان]فورت Barbette در سال ۱۸۹۱ برای دفاع از منطقه جنوب شرقی چین پس از جنگ چین و فرانسه ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When we came to the first barbette, I was very tired, but I thought of this sentence, " He who does not reach the Great Wall is not a true man. "
[ترجمه گوگل]وقتی به اولین باربت رسیدیم، خیلی خسته بودم، اما به این جمله فکر کردم: "کسی که به دیوار بزرگ نرسد، مرد واقعی نیست "
[ترجمه ترگمان]وقتی به اولین barbette رسیدیم، خیلی خسته بودم، اما به این جمله فکر کردم، \" کسی که به دیوار بزرگ نمی رسد، مرد واقعی نیست \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gun and Barbette are the most important weapons for defending. The former is default weapons and the latter can be brought from the store.
[ترجمه گوگل]تفنگ و باربت مهم ترین سلاح ها برای دفاع هستند اولی اسلحه پیش فرض است و دومی را می توان از فروشگاه آورد
[ترجمه ترگمان]تفنگ و Barbette مهم ترین سلاح برای دفاع هستند اولی سلاح های پیش فرض است و دومی می تواند از مغازه آورده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My cousins and I arrived at second barbette very soon.
[ترجمه گوگل]من و پسرعموهایم خیلی زود به باربت دوم رسیدیم
[ترجمه ترگمان]من و cousins به زودی به barbette رسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The experiment shows that a certain barbette servo system designed by this way has a good stability both in the case of small and big angle difference.
[ترجمه گوگل]آزمایش نشان می‌دهد که یک سیستم سروو باربت خاص که به این روش طراحی شده است، هم در مورد اختلاف زاویه‌های کوچک و هم بزرگ، پایداری خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]آزمایش نشان می دهد که یک سیستم فرمان یار barbette خاص که به وسیله این روش طراحی شده است، هم در مورد اختلاف زاویه کوچک و هم بزرگ، دارای ثبات خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Known as Coconut CityHaikou is the capital city of Hainan and it contains interesting historic sites like the Five Officials TempleXiuying Fort Barbette and Hairui Tomb.
[ترجمه گوگل]معروف به Coconut CityHaikou، پایتخت هاینان است و دارای مکان‌های تاریخی جالبی مانند معبد پنج رسمی Xiuying Fort Barbette و Hairui Tomb است
[ترجمه ترگمان]این شهر که به نام نارگیل نارگیل مشهور است، پایتخت استان هاینان است و دارای مکان های تاریخی جالب مانند پنج مسئول در فورت Barbette و آرامگاه Hairui است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The stability and small dynamic errors could be confirmed by using the method of composite control in which the pitch angular rate of barbette sensed by INS was feed back and compensated in advance.
[ترجمه گوگل]پایداری و خطاهای دینامیکی کوچک را می توان با استفاده از روش کنترل مرکب تأیید کرد که در آن نرخ زاویه‌ای گام باربت حس‌شده توسط INS بازخورد و از قبل جبران می‌شد
[ترجمه ترگمان]پایداری و خطاهای دینامیک کوچک را می توان با استفاده از روش کنترل مرکب تایید کرد که در آن سرعت زاویه ای pitch که توسط INS حس می شود، از قبل تغذیه و جبران می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The stability, precision and high response speed are the key factors of a barbette system.
[ترجمه گوگل]پایداری، دقت و سرعت پاسخ بالا از عوامل کلیدی یک سیستم باربت است
[ترجمه ترگمان]پایداری، دقت و سرعت پاسخ بالا فاکتورهای کلیدی یک سیستم barbette هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "I should be a great man in the future. " I shouted to the sky when I stood on the tenth barbette .
[ترجمه گوگل]وقتی روی باربت دهم ایستادم به آسمان فریاد زدم: "من باید در آینده مرد بزرگی باشم "
[ترجمه ترگمان]هنگامی که در دهم barbette ایستاده بودم، فریاد زدم: \" من باید مرد بزرگی در آینده باشم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• platform of earth within a fort from which guns are fired; armored cylinder around a revolving gun turret on a warship

پیشنهاد کاربران

بپرس