barbeque

/ˈbɑːrbɪˌkjuː//ˈbɑːbɪˌkjuː/

رجوع شود به: barbecue

جمله های نمونه

1. Picnic/barbeque areas, play area, adventure playground.
[ترجمه گوگل]مناطق پیک نیک/باربیکیو، منطقه بازی، زمین بازی ماجراجویی
[ترجمه ترگمان]مناطق Picnic \/ barbeque، منطقه بازی، زمین بازی ماجراجویانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The emissary of the Barbeques had tailed Mitchell as far as the top of the beach and hesitated to come closer.
[ترجمه گوگل]فرستاده باربیکیوها میچل را تا بالای ساحل دنبال کرده بود و تردید داشت که نزدیکتر شود
[ترجمه ترگمان]قاصد the، میچل را تا بالای ساحل تعقیب کرده بود و مردد بود که نزدیک تر بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Used to barbeque up burgers and ribs.
[ترجمه گوگل]برای کباب کردن همبرگر و دنده استفاده می شود
[ترجمه ترگمان] برای کباب کردن همبرگر و دنده استفاده کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Once a week a barbeque is organised on an uninhabited island.
[ترجمه گوگل]یک بار در هفته یک باربیکیو در یک جزیره خالی از سکنه برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]هفته ای یک بار a در جزیره ای خالی از سکنه ترتیب داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mike: Let's not buy that ubiquitous barbeque sauce that people always slather all over their meat.
[ترجمه گوگل]مایک: بیایید آن سس باربیکیوی همه جا را که مردم همیشه روی گوشتشان می زنند، نخریم
[ترجمه ترگمان]\" \" \" \" \" \" \" \" \" نباید آن سس barbeque موجود را که مردم همیشه روی گوشت خود حمل می کنند، نخرید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Chilli and Barbeque Sauce are all Home - Made.
[ترجمه گوگل]فلفل قرمز و سس باربیکیو همه در خانه ساخته می شوند
[ترجمه ترگمان]سس فلفل چیلی و سس barbeque همگی خانگی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sunny Day: Movie, Barbeque, Let's hang out for fun.
[ترجمه گوگل]روز آفتابی: فیلم، باربیکیو، بیایید برای تفریح ​​بنشینیم
[ترجمه ترگمان]روز آفتابی: فیلم، barbeque، بیایید تفریح کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The property has a lovely large terrace with barbeque installed.
[ترجمه گوگل]این ملک دارای یک تراس بزرگ دوست داشتنی با باربیکیو نصب شده است
[ترجمه ترگمان]این ملک دارای تراس بزرگی است که barbeque نصب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Whenever we have a barbeque, my father builds an inferno that cooks meat about two seconds!
[ترجمه گوگل]هر وقت باربیکیو می خوریم، پدرم دوزخی درست می کند که حدود دو ثانیه گوشت می پزد!
[ترجمه ترگمان]هر وقت ما یک barbeque داریم پدرم یک جهنم می سازد که گوشت می پزد در حدود دو ثانیه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Your idea of a barbeque is squatting by the side of a highway.
[ترجمه گوگل]ایده شما از باربیکیو چمباتمه زدن در کنار بزرگراه است
[ترجمه ترگمان]فکر تو از مهمونی کباب کنار یه جاده چمباتمه زده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bill and Mandy are getting ready for a barbeque.
[ترجمه گوگل]بیل و مندی برای باربیکیو آماده می شوند
[ترجمه ترگمان] بیل \"و\" مندی \"دارن واسه مهمونی کباب آماده میشن\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Vacuum Cleaner, Capet Washen, Food Processor, Barbeque Grill, Kettle, Hair Dryer, Juicers, Mixers.
[ترجمه گوگل]جاروبرقی، کپت واش، غذاساز، کباب پز، کتری، سشوار، آبمیوه گیری، میکسر
[ترجمه ترگمان]جارو برقی، هوگو Washen، Processor Food، barbeque، Kettle، Kettle، Hair، Juicers، Mixers
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At a barbeque, meat is cooked over a small fire.
[ترجمه گوگل]در یک باربیکیو، گوشت را روی یک آتش کوچک می پزند
[ترجمه ترگمان]در a، گوشت در آتش کوچک پخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Free shuttle bus, wireless online service, lockers, barbeque site, kitchen, television room etc.
[ترجمه گوگل]اتوبوس رایگان، سرویس آنلاین بی سیم، کمد، سایت باربیکیو، آشپزخانه، اتاق تلویزیون و غیره
[ترجمه ترگمان]اتوبوس آزاد شاتل، سرویس آنلاین بی سیم، گنجه، محل barbeque، آشپزخانه، اتاق تلویزیون و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• roast meat on a grill (alternate spelling for barbecue)
broiler, grill; meat cooked on a grill; sauce for grilled meat; outdoor party where grilled food is eaten (alternate spelling for barbecue)

پیشنهاد کاربران

دو نوع املا
Barbeque
Barbecue
معنای شبیه هم کباب
Cause strong feeling or dislike
کباب، گوشت بریان

بپرس