barbell

/ˈbɑːrˌbel//ˈbɑːbel/

معنی: هالتر، دامبل
معانی دیگر: (ورزش) هالتر، (وزنه برداری) وزنه (bar bell و bar-bell هم می نویسند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a usu. metal bar with removable weights at each end, used in weightlifting and exercising.

جمله های نمونه

1. He strained and raised the barbell of 205 kilograms.
[ترجمه گوگل]او فشار آورد و هالتر 205 کیلوگرمی را بالا برد
[ترجمه ترگمان]او وزن ۲۰۵ کیلوگرم را افزایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It combines aerobic exercise with light barbell lifting.
[ترجمه گوگل]این ورزش هوازی را با بلند کردن سبک هالتر ترکیب می کند
[ترجمه ترگمان]این ورزش، ورزش هوازی را با وزنه برداری از طریق نور barbell ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Slowly let your fingers unfurl and let the barbell roll down to your fingertips.
[ترجمه گوگل]به آرامی اجازه دهید انگشتانتان باز شوند و اجازه دهید هالتر تا نوک انگشتان پایین بیاید
[ترجمه ترگمان]آهسته دست هایت را باز کن و بگذار barbell روی نوک انگشتانت تمرکز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For barbell take a note of the light, the colour of the water, the speed of current and the temperature.
[ترجمه گوگل]برای هالتر نور، رنگ آب، سرعت جریان و دما را یادداشت کنید
[ترجمه ترگمان]برای barbell، از نور، رنگ آب، سرعت جریان و دما استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Place the barbell across your knees, holding it in place with your hands.
[ترجمه گوگل]هالتر را روی زانوهای خود قرار دهید و آن را با دستان خود در جای خود نگه دارید
[ترجمه ترگمان]the را روی زانو بگذارید و آن را در دست خودتان نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Grab the barbell with an overhand grip, your hands just beyond shoulder - width apart.
[ترجمه گوگل]هالتر را با یک دستگیره از روی دست بگیرید، دستان خود را کمی بیشتر از عرض شانه باز کنید
[ترجمه ترگمان]the را با یک دست گرفتن محکم بگیرید، دست هایتان فقط از فاصله شانه از هم جدا شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Heavy metal discs are a barbell.
[ترجمه گوگل]دیسک های فلزی سنگین یک هالتر هستند
[ترجمه ترگمان]دیسک های سخت فلزی a هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Heavy metal discs are attached to a barbell.
[ترجمه گوگل]دیسک های فلزی سنگین به هالتر متصل می شوند
[ترجمه ترگمان]صفحات فلزی سنگین به a متصل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A: You know what? This barbell feels a little light.
[ترجمه گوگل]ج: میدونی چیه؟ این هالتر کمی سبک است
[ترجمه ترگمان]میدونی چیه؟ این barbell کمی سبک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Grab a barbell with an overhand grip, and stand your feet shoulder - width apartyour knees slightly bent.
[ترجمه گوگل]یک هالتر را با یک دستگیره از روی دست بگیرید و پاهای خود را روی شانه بایستید - زانوهایتان را کمی خم کنید
[ترجمه ترگمان]یک barbell را با یک دست گرفتن محکم بگیرید و پاهایتان را بر روی زانوهای apartyour با عرض شانه کمی خم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is called barbell?
[ترجمه گوگل]به آن می گویند هالتر؟
[ترجمه ترگمان]اسمش barbell؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To make her burst faster off the blocks, Privalova tosses a 120-pound barbell over her head two dozen times a day.
[ترجمه گوگل]پریوالووا برای اینکه سریعتر از بلوک ها بیرون بیاید، یک هالتر 120 پوندی را 22 بار در روز روی سرش می اندازد
[ترجمه ترگمان]برای اینکه او را سریع تر از چهار راه دور کند، Privalova حدود ۱۲۰ بار در روز سرش را به روی سرش پرت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As with the triceps, to develop larger biceps heavy basic exercises such as barbell curls or dumb-bell curls must be performed.
[ترجمه گوگل]مانند عضله سه سر، برای رشد عضلات دوسر بزرگتر، باید تمرینات اساسی سنگینی مانند حلقه های هالتر یا حلقه های دمبله انجام شود
[ترجمه ترگمان]همانند سه سر و سه سر، برای رشد عضلات دو سر بازو و یا تمرین های سخت کوشی، باید انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At present, electrostatic painting process Fitness supplies of components, such as films such as barbell.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، فرآیند رنگ آمیزی الکترواستاتیک لوازم تناسب اندام از قطعات، مانند فیلم مانند هالتر
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، رنگ آمیزی الکترواستاتیک، تامین تناسب اندام اجزا، مانند فیلم هایی مثل barbell را پردازش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هالتر (اسم)
barbell, halter

دامبل (اسم)
barbell

انگلیسی به انگلیسی

• device used in weight lifting

پیشنهاد کاربران

میله هالتر.
میله ای فلزی که برای وزنه برداری استفاده می شود.
توضیح: وسیله ای برای انجام تمرینات قدرتی با وزنه.
دمبل میله کوتاهی دارد و یک دستی است و با میله وزنه برداری که با دو دست نگهداشته می شود ، فرق دارد
a long bar with a weight on each end that you lift up and down to make your arm and shoulder muscles stronger
یک میله بلند با یک وزنه در هر انتها که آن را بالا و پایین می برید تا عضلات بازو و شانه شما قوی تر شود.
barbellbarbellbarbell
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/barbell
barbell ( ورزش )
واژه مصوب: وزنه
تعریف: در وزنه برداری، مجموعۀ میل وزنه و صفحه وزنه های نصب شده بر آن و بست مهره های ایمنی
هالتر ( شامل صفحه و میله ) .
میله هالتر به تنهایی bar گفته می شود.
دامبل ، وزنه برداری ، وزنه
وزنه برداری
دمبل

بپرس