barbed wire

/ˌbɑ:bdˈwaɪər//ˌbɑ:bdˈwaɪə/

سیم خاردار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a wire or strands of wire with barbs at regular intervals, used as a military barrier or fencing for livestock; barbwire.

جمله های نمونه

1. The jacket was torn to shreds by the barbed wire.
[ترجمه گوگل]ژاکت با سیم خاردار پاره شد
[ترجمه ترگمان]The با سیم های خاردار پاره پاره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At dawn we broke through the barbed wire entanglements under the city wall.
[ترجمه گوگل]در سپیده دم سیم خاردارهای زیر دیوار شهر را شکستیم
[ترجمه ترگمان]سپیده دم، سیم های خاردار را زیر دیوار شهر به هم زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His land is fenced with barbed wire.
[ترجمه گوگل]زمین او با سیم خاردار حصار شده است
[ترجمه ترگمان]زمین او با سیم های خاردار محصور شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His land was fenced with barbed wire.
[ترجمه گوگل]زمین او با سیم خاردار حصار شده بود
[ترجمه ترگمان]زمین او با سیم های خاردار محصور شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His coat was torn to ribbons by the barbed wire fence.
[ترجمه گوگل]کتش توسط حصار سیم خاردار به روبان پاره شد
[ترجمه ترگمان]نیم تنه او از سیم های خاردار جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Plots of land have been demarcated by barbed wire.
[ترجمه گوگل]قطعات زمین با سیم خاردار مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]مناطق زمین به وسیله سیم های خاردار تعیین شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The barbed wire had lacerated her arm.
[ترجمه گوگل]سیم خاردار دستش را زخمی کرده بود
[ترجمه ترگمان]سیم خاردار بازویش را پاره کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The barbed wire had left only the tiniest nick just below my right eye.
[ترجمه گوگل]سیم خاردار فقط ریزترین شیار را زیر چشم راستم گذاشته بود
[ترجمه ترگمان]سیم های خاردار فقط در زیر چشم راستم دیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The barbed wire fence round the perimeter discouraged intruders.
[ترجمه گوگل]حصار سیم خاردار در اطراف محیط، مزاحمان را دلسرد کرد
[ترجمه ترگمان]حصار خاردار دور محوطه کمین کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The grounds are fenced in by barbed wire.
[ترجمه گوگل]محوطه با سیم خاردار حصار شده است
[ترجمه ترگمان]محوطه محوطه محصور شده با سیم خاردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The prisoners cut their way through the barbed wire.
[ترجمه گوگل]زندانیان راه خود را از سیم خاردار بریدند
[ترجمه ترگمان]زندانی ها راه خود را از میان سیم های خاردار جدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His property is fenced with barbed wire.
[ترجمه گوگل]ملک او با سیم خاردار حصار شده است
[ترجمه ترگمان]ملک او با سیم خاردار محصور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Her hair got all tangled up in the barbed wire fence.
[ترجمه گوگل]موهایش همه در حصار سیم خاردار گره خورده بود
[ترجمه ترگمان]موهایش در سیم های خاردار گره خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The factory was surrounded by barbed wire.
[ترجمه گوگل]دور تا دور کارخانه را سیم خاردار احاطه کرده بود
[ترجمه ترگمان]این کارخانه با سیم خاردار احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• wire with sharp projecting points placed at close intervals along its length (used in fencing, etc.)
barbed wire is strong wire with sharp points sticking out of it, which is used to make fences.

پیشنهاد کاربران

دیوار هایی که از سیم درست شدن و بالاشون سیم خار دار داره
انواع سیم خاردار
barbed wire
سیم خاردار
سیم خاردار
A brain covered with barbed wire
He had torn his pants crawling through one barbed wire fence
او وقتی داشت سینه خیز از بین یک حصار سیم خاردار می گذشت شلوارش را پاره کرده بود

بپرس