1. Tuna can be grilled, fried or barbecued.
[ترجمه گوگل]ماهی تن را می توان کبابی، سرخ شده یا کبابی کرد
[ترجمه ترگمان]Tuna می توانند کباب شده، سرخ شده و یا barbecued باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Tuna می توانند کباب شده، سرخ شده و یا barbecued باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They barbecued several pieces of beef, fowl and fish.
[ترجمه گوگل]آنها چندین تکه گوشت گاو، مرغ و ماهی را کباب کردند
[ترجمه ترگمان]چند تکه گوشت گوساله، مرغ و ماهی کباب می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چند تکه گوشت گوساله، مرغ و ماهی کباب می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I've never had anything barbecued and I don't want it. Give me a good roast dinner any day.
[ترجمه گوگل]من هرگز چیزی کبابی نخورده ام و آن را نمی خواهم هر روز یک شام کباب خوب به من بدهید
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت anything نخوردم و آن را نمی خواهم هر روز یه شام کباب خوب بهم بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت anything نخوردم و آن را نمی خواهم هر روز یه شام کباب خوب بهم بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We sat in the yard feasting on barbecued chicken and beer.
[ترجمه گوگل]توی حیاط نشستیم و با جوجه کبابی و آبجو ضیافت کردیم
[ترجمه ترگمان]ما در حیاط نشسته بودیم و با آبجو و آبجو جشن می گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما در حیاط نشسته بودیم و با آبجو و آبجو جشن می گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Their traditional sausages are delicious grilled or barbecued.
[ترجمه گوگل]سوسیس سنتی آنها کبابی یا کبابی خوشمزه است
[ترجمه ترگمان]سوسیس های سنتی آن ها کباب و کباب کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سوسیس های سنتی آن ها کباب و کباب کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We barbecued a steer.
[ترجمه گوگل]یک فرمان کباب کردیم
[ترجمه ترگمان] ما یه گاو کبابی درست کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ما یه گاو کبابی درست کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Cantonese and Szechuan barbecued meats, noodle dishes and noodle soups at keen prices on this busy street.
[ترجمه گوگل]در این خیابان شلوغ، گوشت های کانتونی و سچوانی، غذاهای رشته فرنگی و سوپ رشته فرنگی کبابی می شود
[ترجمه ترگمان]Cantonese و Szechuan گوشت گوساله، نودل و نودل به قیمت گزافی در این خیابان شلوغ تهیه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Cantonese و Szechuan گوشت گوساله، نودل و نودل به قیمت گزافی در این خیابان شلوغ تهیه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Bruins promptly barbecued Texas the following week, triggering a five-game winning streak.
[ترجمه گوگل]هفته بعد بروینز فوراً تگزاس را کباب کردند و یک سری برد پنج بازی را آغاز کردند
[ترجمه ترگمان]The در هفته بعد در تگزاس barbecued کردند و یک خط برنده پنج بازی را آغاز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The در هفته بعد در تگزاس barbecued کردند و یک خط برنده پنج بازی را آغاز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Rosa ordered locally caught fish barbecued with herbs.
[ترجمه گوگل]رزا ماهی های محلی صید شده را سفارش داد که با گیاهان کباب شده بودند
[ترجمه ترگمان]رو زا سفارش کرد که ماهی به طور محلی barbecued کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رو زا سفارش کرد که ماهی به طور محلی barbecued کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Women sell barbecued meat and peanuts beneath the shade of a sacred banyan tree.
[ترجمه گوگل]زنان گوشت کبابی و بادام زمینی را در زیر سایه درخت بانیان مقدس می فروشند
[ترجمه ترگمان]زنان گوشت و بادام زمینی را زیر سایه یک درخت انجیر هندی می فروختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زنان گوشت و بادام زمینی را زیر سایه یک درخت انجیر هندی می فروختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His speciality is barbecued steaks.
[ترجمه گوگل]تخصص او استیک کبابی است
[ترجمه ترگمان]تخصص او درست کردن گوشت کبابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تخصص او درست کردن گوشت کبابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A huge, smoking rack of barbecued beef is turning on a spit.
[ترجمه گوگل]یک قفسه بزرگ و دودکننده گوشت گاو کبابی در حال چرخش است
[ترجمه ترگمان]یک قفسه بزرگ دودی که در حال کباب کردن است روی یک تف قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک قفسه بزرگ دودی که در حال کباب کردن است روی یک تف قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A barbecued chicken and a ham, both provided ready to serve by the local supermarket, made her mouth water.
[ترجمه گوگل]یک مرغ کبابی و یک ژامبون که هر دو توسط سوپرمارکت محلی آماده سرو شده بودند، دهان او را آب انداخت
[ترجمه ترگمان]یک مرغ barbecued و یک ران خوک، که هر دو آماده خدمت به سوپرمارکت محلی بودند، دهانش را آب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک مرغ barbecued و یک ران خوک، که هر دو آماده خدمت به سوپرمارکت محلی بودند، دهانش را آب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They dined on lobster and barbecued kebabs, sitting Arab-style, cross-legged on the floor.
[ترجمه گوگل]آنها با خرچنگ و کباب کباب شده شام می خوردند، به سبک عرب ها و پاهای ضربدری روی زمین نشسته بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها بر روی خرچنگ و barbecued kebabs، نشسته بر سبک عرب، چهار زانو روی زمین شام خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها بر روی خرچنگ و barbecued kebabs، نشسته بر سبک عرب، چهار زانو روی زمین شام خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. While the meat barbecued and the cooking pots steamed, the captain explained to me the use of a large earthenware jar.
[ترجمه گوگل]در حالی که گوشت کباب میشد و قابلمهها بخار میشد، کاپیتان استفاده از یک کوزه بزرگ سفالی را برایم توضیح داد
[ترجمه ترگمان]در مدتی که گوشت barbecued و ظروف آشپزخانه بخار می کرد، ناخدا به من توضیح داد که از یک کوزه گلی بزرگ استفاده کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مدتی که گوشت barbecued و ظروف آشپزخانه بخار می کرد، ناخدا به من توضیح داد که از یک کوزه گلی بزرگ استفاده کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید